چکیده:
:از مجموع روایات ذکر شده در باب کتاب و کتابت(قسمت اول)چنین برمیآید که«نوشتن»فرع بر«گفتن»و صرفا وسیلهای برای «ثبت»الفاظ شفاهی نیست؛زیرا قرآن مجید با تأکید به تعلیم ازلی قلم به انسان،«کتابت»را بعنوان نوعی«بیان مستقل»دارای اصالت و اعتبار ذاتی میداند.با توجه به معنای«بیان»در قرآن مجید که به عالیترین مرتبهء تفکر معنوی اطلاق شده است،میتوان گفت که کتابت حقیقی و اصیل،بابی از ابواب تفکر است که در زبان و با زبان صورت میپذیرد ولی در عین حال، از عالم تفکر توأم با بیان شفاهی جداست و مقتضیات خاص خود را دارد.
خلاصه ماشینی:
"کتاب و کتابت در اسلام 2-در اخبار (قسمت دوم) نوشتهء محمد رجبی48 چکیده:از مجموع روایات ذکر شده در باب کتاب و کتابت(قسمت اول)چنین برمیآید که«نوشتن»فرع بر«گفتن»و صرفا وسیلهای برای «ثبت»الفاظ شفاهی نیست؛زیرا قرآن مجید با تأکید به تعلیم ازلی قلم به انسان،«کتابت»را بعنوان نوعی«بیان مستقل»دارای اصالت و اعتبار ذاتی میداند.
با توجه به معنای«بیان»در قرآن مجید که به عالیترین مرتبهء تفکر معنوی اطلاق شده است،میتوان گفت که کتابت حقیقی و اصیل،بابی از ابواب تفکر است که در زبان و با زبان صورت میپذیرد ولی در عین حال، از عالم تفکر توأم با بیان شفاهی جداست و مقتضیات خاص خود را دارد.
61 بنا بر این،با تذکر بدین معنا که در فرهنگ قرآن تعلیم غیبی«بیان» توسط خداوند به بشر،فقط اعطای ابزاری برای ایجاد ارتباط با دیگران و انتقال افکار نیست بلکه گشودن باب دیگری از«تفکر»است که در زبان و با زبان تحقق پیدا میکند،درمییابیم که«کتابت»نیز بعنوان نوع دیگری از بیان،باب مستقلی از ابواب تفکر انسانی است که با حقیقت و باطن زبان ارتباط دارد.
80 چنانکه ملاحظه میشود و در اخبار منقول در ذیل تفسیر آیات مذکور آمده است،تعلیم ازلی بیان با تعلیم ازلی قرآن قابل جمع است81و این دقیقه،مبین آن است که کلام حقیقی بشر«کلام الله»است و انسان در مقام ذات خویش-مرتبهء انسان کامل-متکلم به کلام الهی است و باطن زبان او منزل و مجلای«کلمه اعلا»ی حقیقت مطلق است.
بدیهی است که چنین استنباطی از اخبار مربوط به ظاهر و باطن کتابت، وقتی به تحقق عینی و خارجی نزدیک میشود که در ذیل تقسیم نظری آثار مکتوب به«رحمانی»و«شیطانی»و نیز تقسیم کاربردی آنها به«نافع»و «مضر»قرار گیرد و در مجموعهء تعلیمات و احکام اسلامی،معنای تام و محصلی داشته باشد."