چکیده:
<P>امروز با توجه به دوگانگی نقش زنان در جامعه و عوامل تهدیدکنندهی سلامت روان آنها،بررسی عوامل اساسی اثرگذار در این امر،برای کمک به برنامهریزی در جهت پیشگیری و بهبود اختلالات روانی،ضروری به نظر میرسد.یکی از مهمترین این عوامل،توجه به ابعاد مختلف هوش عاطفی و پیوند آن با اختلالات روانی است.بار-اون از هوش عاطفی به عنوان عاملی مهم در شکوفایی تواناییهای افراد برای دستیابی به موفقیت در زندگی یاد میکند و آن را با سلامت عاطفی،و در مجموع،سلامت روانی مرتبط میداند.</P><P> پژوهش پیش رو بر آن است که با شیوهیی علی-مقایسهیی،به بررسی پیوند بین ابعاد مختلف هوش عاطفی و سلامت عمومی در زنان بپردازد.جامعهی آماری پژوهش را همهی زنان کارمند شهر اصفهان،و حجم نمونه را 30 نفر از آنها،که به طور تصادفی انتخاب شدند،تشکیل میدهند.ابزار اندازهگیری نیز«پرسشنامهی سلامت عمومی»و«آزمون هوش عاطفی»است.</P><P> نتایج پژوهش نشان داد که بین بعضی از عوامل هوش عاطفی(مهارتهای بینفردی،روابط بینفردی به همراه آگاهی از عاطفهی دیگران،و انعطافپذیری)و وجود نشانههای جسمی و روانی (اضطراب،افسردگی،و اختلال جسمی و روانی به طور کلی)رابطهیی معکوس وجود دارد و زنانی که وش عاطفی بالاتری دارند،بهتر با اختلالات جسمی و روانی کنار میآیند.</P>
خلاصه ماشینی:
"مطالعات اجتماعی رونشناختی زنان سال 7،شمارهی 1 بهار 8831 صص 55-86 بررسی رابطهی هوش عاطفی و سلامت عمومی در مدیران زن شهر اصفهان دکتر فاطمه بهرامی* استادیار گروه مشاوره،دانشگاه اصفهان مهناز جوکار دانشجوی دکتری مشاورهی خانواده،دانشگاه اصفهان رزگار قادرپور کارشناس ارشد مشاورهی خانواده،دانشگاه اصفهان چکیده امروز با توجه به دوگانگی نقش زنان در جامعه و عوامل تهدیدکنندهی سلامت روان آنها،بررسی عوامل اساسی اثرگذار در این امر،برای کمک به برنامهریزی در جهت پیشگیری و بهبود اختلالات روانی،ضروری به نظر میرسد.
با توجه به اینکه زنان برای رویارویی با مشکلات،از روش مقابلهیی متمرکز بر هیجان یا جستوجوی حمایت اجتماعی استفاده میکنند و یکی از پایههای اساسی زندگی آنان،داشتن ارتباط،حمایت متقابل،و همدلی با دیگران است(شر و لورنس60002)و نیز با توجه به اینکه پژوهشهای انجامگرفته،به طور کلی،بیانگر پیوند انکارناپذیر میزان هوش عاطفی و امکان دچار شدن به اختلالات روانی و پیشبینی درمان آنها است،انجام پژوهشهای زمینهیی و بررسی رابطهی ساختاری ابعاد مختلف این دو مفهوم اساسی(هوش عاطفی و اختلالات روانی)در زنان شاغل،بهویژه برای متخصصان بهداشت روان،مفید است.
(5) SymPtom Chechlist-90-Revised (6) Middlesex HosPital Questionnaire(MHQ) یافتهها نتایج بهدستآمده از این پژوهش نشان داده است که بین هوش عاطفی و نشانههای اختلال جسمی و روانی در آزمودنیها همبستگی منفی وجود دارد(0/83-- r و0/50> P )؛یعنی هرچه آزمودنیها هوش عاطفی بالاتری داشته باشند،از سلامت عمومی بیشتری برخورداراند (جدول 1)."