چکیده:
بنابر پلورالیسم دینی، همة ادیان الهی و بشری، در کنار هم صادق و نجاتبخش میتوانند باشند. جان هیک این عقیده را در تقابل با انحصارگرایی و شمولگرایی جهان مسیحیت تدوین و ارائه کرده است.تفکیک «بود» از «نمود»، فروکاستن دین به تجربۀ دینی و تفکیک گوهر از صدف دین، از مبانی پلورالیسم به شمار میآید.نظریة پلورالیسم با مبانی کلامی اسلام، ناسازگار است. ادیان، به یک اندازه بر حق نیستند. اسلام مانند خورشید است و ادیان آسمانی دیگر مانند ستارگانی هستند که تنها در غیاب خورشید راه مینمایند. حقانیت اسلام بر همۀ ادیان تحریف نشده، ترجیح دارد. تنها دین بر حق، اسلام است. مبانی پلورالیسم با اندیشة مهدویت شیعی، ناسازگار است.وجود ادیان گوناگون در عصر ظهور، دلیل تحقق پلورالیسم دینی در آن عصر نیست؛ زیرا هیچکدام ازمؤلفهها و عناصرتشکیل دهندة پلورالیسم دینی، در رفتارحضرت مهدی( با دیگر ادیان وجود ندارد. اعتقاد به منجی جهان، در ادیان دیگر نیز وجود دارد. پلورالیسم دینی از نظر ادیان دیگر نیز مردود است
According to religious pluralism، all divine and human religions and faith can be equally valid and liberating. John Hick has described and presented this belief as conflicting with exclusiveness and inclusiveness of the world of Christianity. The separation of “existence” from “appearance” and reduction of religion to religious experience and the separation of ‘oyster from shell’ of religion are the principles of Pluralism theory. Pluralism theory is also in opposition to Islamic dialectical principles. In Islam، religions are not all true، to the same extent. Islam is like a sun and other divine religions are like stars that guide only in absence of it. The truthfulness of Islam is preferred over all non-manipulated religions and the only true faith is Islam. Pluralism theory is in opposition to the notion of Mahdism in Shiism، after all. The existence of various religions in the era of Appearance does not validate religious pluralism in that period، since there is no evidence for approval of any constituents and elements of religious pluralism in attitudes of Imam Mahdi (PBUH) or his followers. Finally، the belief in a World Saviour exists in other religions and they too reject religious pluralism.
خلاصه ماشینی:
"بنابر آیۀ 29 سورۀ توبه و سیرۀ رسول اکرم(، پس از ظهور باید جزیه بگیرند، اما در روایتی آمده است که حضرت مهدی( در برخورد با اهل کتاب شیوهای خاص دارد و از فتنهگران اهل کتاب جزیه نمیپذیرد، بلکه آنان را به قتل خواهد رساند.
اگر زرتشتیان برای دیگر ادیان سهمی از حقیقت معتقد باشند، پیروان آن ادیان خواهند توانست در دوران ظهور سوشیانت نیز بر دین خویش باقی مانند؛ زیرا مشترکاتی میان آنان وجود خواهد داشت.
بنابر این فرضیه، دربارۀ سرنوشت اهل کتاب سه نظریه وجود دارد: بنابر نظریۀ اول (بازگشت به دین تحریف نشده)، آن را نوعی شمولگرایی میتوان دانست؛ چون شمولگرایان معتقدند با اینکه راه حق و نجات یکی بیش نیست، اما کسانی که از حقیقت بیخبر بودهاند، در پیشگاه خدا گناهکار نیستند و جزو نجات یافتگانند.
این مؤلفه از موضوع جزیه منتفی است؛ چون در صورتی که حکومت مهدوی حقانیت ادیان دیگر را بپذیرد، لزومی نخواهد داشت که برای اثبات ادعای خویش به تبلیغ، اتمام حجت و بیان دلایل و بالاخره به مبارزه بپردازد و در پایان برخی را به صورت مشروط تحت لوای حکومت خود نگاه دارد و ممکن بود که اسلام در عصر ظهور، دینی درکنار دیگر ادیان بماند.
این نکته نیز با نظریۀ جان هیک مبنی بر پلورالیسم نجات در همۀ ادیان همخوانی ندارد؛ چون جان هیک، هیچ دینی را محوری برای نجاتبخشی تعیین نمیکند تا افراد قاصر و جاهل مستضعف نسبت به آن سنجیده شوند، بلکه همۀ ادیان را در درون دایرۀ نجاتبخشی میشمارد، در حالیکه از نظر اسلام، جاهلان قاصر و افراد مستضعف نسبت به کسب معرفت از دین اسلام سنجیده خواهند شد."