چکیده:
نوع بشر از بدو پیدایی تاکنون، سیری پیوسته، پویا و در عین حال پیچاپیچ و پر فراز و فرود را دنبال کرده و طی نموده است؛ سیری که همواره با هدایت همراه بوده و رو سوی مهدویت به عنوان محوریت و نقطه تعالی و وضعیت کمال مطلوب متعالی داشته است. بدینسان سیر بشر، هدایت و مهدویت، به نظر میرسد از بدویت پیشامدنی دوران تاریخ نانویسا و حتی پیشاتاریخ آغاز شده و با تأسیس دولت و تدوین قانون و تبعیت از آنها، وارد مرحله یا دوره مدنیت خویش شده است. وضعیتی که با ارسال پیام و پیامآوران الهی به منزله هادی اعم از راهنمایی و راهبری، از نبوت و شریعت آدم( و حتی بنا به روایات و شواهد، دولت در حد خانوادگی او حدودمند گشت، اما در مسیر دینی واحد و توحیدی اسلام، با مراحل و مراتب متکامل شریعت یا شریعتها تا دین و شریعت کامل، جامع و خاتم مدنی، اجتماعی و سیاسی ـ جهانی (للناس و للعالمین) محمدی فرارفت. در این مرحله، دو رویکرد سیاست و سیاسی متعالی و نامتعالی، همچون دو جریان متعارض، همواره در قبال، در مقابل و حتی در مقابله با هم بودهاند. با انحراف عملی و تحریف علمی اسلام از سیر متعادل و متعالی خود و بازماندگی از زایا، پویا و پایایی ذاتی خویش که تشتت و تقهر یا واپسگرایی جهان اسلام را در پی داشت، توسعه تکساحتی صرفا مادی و طبعا تنازعی و داروینیستی را به دنبال داشته است. مرحلهای که پس از چندین قرن، دچار بحرانهای تا حد بنبست ذاتی و درونزادی بهویژه نیهیلیستی (نسبیت و نیستانگاری مطلقه) فرای اهم مشکلات اقتصادی، سیاسی و فرهنگی حاصله خویش گشته و جهان را در معرض چالش نابودی یا گذار قرار داده است. نگاه و نظریه انقلاب و نظام سیاسی جمهوری اسلامی ایران، با پیام و پیآمدهای معناگرا، معنوی و اخلاقی متعالی خویش، نشان و نوید گذر از نیستی و نسبیتانگاریهای مطلقه و گذار از یأس و یا بأس (ترس)، به آرزوی بلند و حتی امید تعجیل فرج منجی و موعود جهانی است. از غرایب روزگار، خاستگاه، جایگاه و نقش پیشتاز ایران و ایرانیان از پگاه تاریخ یا مرحله بازپسین آن است؛ ملت و کشوری که هماینک چشمانداز توسعه متعادل و متعالی اقتصادی، سیاسی و اجتماعی و فرهنگی را که نازله توسعه متعالی مهدوی بوده، در فراآینده خویش دارد و ارتقای کارآیی و کارآمدی ملی اعم از دولتی، عمومی و خصوصی را فراروی همگی نیروها و نهادهای علمی، راهبردی و کاربردی فرهیخته خود دارد. با این انتظار و آمادگی فعال و سازنده که با شبیهسازی، الگوگیری و بهرهگیری بهینه و بسامان از آموزههای توسعه و کارآمدی مهدوی، این راه و راهبرد سرنوشتساز و در عین حال الهامبخش و امیدآفرین را به درستی تبیین و ترسیم نموده و طی ساخته و تحقق خواهد بخشید؛ انشاء الله
خلاصه ماشینی:
"از سویی با اتکال به پیشینه سترگ مدنی متعادل ایرانی پیشااسلامی و ایرانی اسلامی و با پشتوانه دینی متعالی اسلام و بهویژه با تبیین علمی و شبیهسازی و مدلسازی آموزههای نبوی، علوی و مهدوی متعالی (لقد کان لکم فی رسول اللـه أسوة حسنة لمن کان یرجوا اللـه والیوم الآخر وذکر اللـه کثیرا(، 575 و از دیگر سوی، با تبیین علمی، ترسیم عملی و تحقق عینی کارآمدی ملی خویش، در جهت تحقق اهداف والای چشمانداز بلندگستر خویش که فراروی همگی نیروها و نهادهای علمی، راهبردی و کاربردی فرهیخته است، بهویژه با: ـ ایجاد باور و امید در ملت سرافراز ایران با این شعار شعورخیز و حرکتآفرین حضرت امام خمینی( که «میتوانیم و باید»؛ ـ الهامبخشی در جهان اسلام و میان امت اسلامی و دولتهای جهان اسلام و مسلمانان جهان؛ ـ اثربخشی و ارائه مدل و الگوی توسعه متعادل و متعالی راهبردی ولو غیرنهایی و مرحلهای برای اثرگذاری و ایفای نقش مؤثر در اذهان عمومی جهانی و بهویژه ملل تحت ستم و از جمله فرهیختگان و آزادگان کشورهای پیشرفته که چهبسا با ایجاد، ارائه و اطلاعرسانی و مشاهده عینی و عملی چهره و نمونه موفقی از نظام سیاسی و دولت کارآمد، توسعه یابند و متعادل و متعالی شوند؛ زیرا (وکذلک جعلناکم أمة وسطا لتکونوا شهداء علی الناس ویکون الرسول علیکم شهیدا(."