چکیده:
مسأله حکومت در میان حکما و ملتها در ادوار مختلف صورتهای مختلفی داشته و از این روی،دارای ابهام است و این مسأله نخستی است که نگارنده در پیش درآمد بحث خود بدان پرداخته است. وی در ادامه به روشن نمودن چهرهی اجمالی حکومت پرداخته است و از سه گزینه به عنون شاخصهای متمایزکنندهی حکومت دینی در اسلام از سایر مکاتب،یاد میکند که اجمالا عبارتند از: -نشر معارف دینی؛ -حاکمیت بخشیدن به ارزشهای مسلم دینی؛ -اجرای کامل احکام و مقررات دینی در جامعه. در واقع آنچه در پیش درآمد بحث از آن یاد میشود صورت فرضیهی یک پارادایم حکومت دینی است که بخشهای بعدی مقاله متعهد تبیین و اثبات آن میباشد. نویسنده اگرچه محور اصلی بحث را رویکرد به نهج البلاغه قرار داده که قسمت اعظم آن را نیز به خود اختصاص داده است؛لیکن پیش از آن به یاد کرد قرآنی در خصوص دکترین انبیای الهی میپردازد و با برداشت محکم و جالبی که از دو قید«عبد»و«رسول»برای پیامبر عظیم صلی الله علیه و اله و نیز قید «امیر المؤمنین»و«عبد الله»در نامه امام به مالک اشتر نخعی زمینه را برای دریافت معنای دینی حکومت استحکام میبخشد. التفات به فرازهای روشنگر نهج البلاغه،به خصوص آنچه در عهدنامه مالک آمده است ترسیمکنندهی صورت کاملی از مانیفست حکومت دینی از نظر اسلام میباشد که نویسنده با یادکرد آن به مدعای فرضیهی خود جنبهی اثباتی میدهد و بحث را به پایان میرساند.
خلاصه ماشینی:
"نویسنده اگرچه محور اصلی بحث را رویکرد به نهج البلاغه قرار داده که قسمت اعظم آن را نیز به خود اختصاص داده است؛لیکن پیش از آن به یاد کرد قرآنی در خصوص دکترین انبیای الهی میپردازد و با برداشت محکم و جالبی که از دو قید«عبد»و«رسول»برای پیامبر عظیم صلی الله علیه و اله و نیز قید «امیر المؤمنین»و«عبد الله»در نامه امام به مالک اشتر نخعی زمینه را برای دریافت معنای دینی حکومت استحکام میبخشد.
واقعا با این تعریف و تعبیر از حکومت دینی،که به آن اشاره خواهم کرد،حقوق مردم،اجرای عدالت،نقدپذیری،نظارتپذیری،سؤال پذیری و مردمی بودن،به معنی رعایت حقوق و حرمت مردم،نه به آن معنی که مشروعیت به کلی ناشی از آراء عمومی است،اینها تماما نه تنها هیچ منافاتی با دینی بودن حکومت با تعریف نهج البلاغه ندارد بلکه،به تعبیر حضرت امیر علیه السلام، ملازم با حکومت دینی است و قابل تفکیک از آن نیست.
برای این که آن شرط مجسم بشود که حضرت امیر علیه السلام در همان سخنرانی بعد از حکومتشان اشاره میکنند که در چه وضعیتی حکومت را به دست میگیرم؛در وضعیتی که عدهی بسیاری از مجاهدان،کسانی که در بدر و احد کنار پیامبر صلی الله علیه و اله جنگیدند و برای کمک به من و تشکیل حکومت دینی روی آنها حساب میکردم فاسد شدند؛هم دچار فساد مالی شدند و هم فساد اخلاقی و سیاسی."