چکیده:
تحقق سلامت ، امن یت ، عدالت ، توسعه جوامع بشر ی و رشد نسلها ی آ ینده ، و حفـظ ح یـ ات و کرامت انسان ی و رس یدن بشر یت به سعادت ، رابطه نزد یکی با حفظ مح یط زیست و توجـه بـه مسائل ز یست مح یطی دارد، ز یرا هرگونه تخر ی ـب و آلـودگ ی محـ یط ز یـ ست کـه منجـر بـه افساد در زم ین گردد، نه فقط بر زندگ ی سالم انسان و د یگر موجودات زنده تاث یر م یگـذارد، بلکه ح یات انسان را به نابود ی م یکشاند. از ا یـ ن رو، در منـابع فقهـ ی و آمـوزه هـا ی د ینـ ی بـه لزوم حفظ و مراقبت از تخر یب و آلودگ ی منابع طبیعی، به خـصوص در صـحنه مخاصـمات مسلحانه که مح یط ز یست و عناصر ز یـ ست مح یط ـی بـ یش از هـر زمـان ی مـورد تهد یـ د واقـع میگردند، اهتمام و توجه ویژه ای شده است . بررسی احکام و مقررات اسلام ی به خو بی نشان م یدهـد کـه اسـلام بـرا ی حمای ـت از محیط ز یست و عناصـر ز یـ ست محیطـ ی، حتـ ی در جریـ ان مخاصـمات مـسلحانه ، بهتـر ین ، کارآمدترین و روشن تر ین قواعـد و دسـتورها را در نظـر گرفتـه و در عمـل ن یـ ز بـه اجـرا گذاشته است . این مقاله ، می کوشد شمه ای از ا یـ ن قواعـد و مقـررات حمـا یتی را، بـا توجـه بـه قـرآن و روایات و منابع تفس یری و فقه ی مذاهب اسلام ی، با رو یکرد حقوق بـشردوستانه تقـد یم کنـد و به برخی از شبهات مطرح در این زمینه نیز پاسخ میدهد.
خلاصه ماشینی:
همین امر موجب شـده اسـت کـه در نظام حقو قی بین الملل ، هرچنـد د یـ ر هنگـام ، قـدمها ی مثبتـ ی در زم ینـۀ حفاظـت و مصونیت مح یط ز یست از تخر یب و آلودگ ی ، برداشته شده و بـا گذشـت زمـان ، بـه ویژه از اواخر قرن بیستم و آغاز ین سالها ی قرن بیست و یکم ، تلاشها و همگرا ییهای خاصی در این زم ینه به وجود آمده است ، بـه طـور ی کـه محـ یط ز یـ ست از جملـه اولویتهای نسل سوم حقوق بشر قرار گرفته و همکار ی تمـام کـشورها ی کوچـک و بزرگ را برای حفاظت و بهبود محیط زیست مورد تأکید قرار داده است .
بنابراین ، قلمرو جـواز انهـدام و تعـد ی در ا ین موارد تا جا یی است که جنگ و درگ یری در جریـ ان بـوده و کماکـان حالـت ضرورت با قی باشد، و اقدامات اضطرار ی نیز با ید با رعا یت «الاسهل فالاسـهل » و بـه قدر ضرورت و نیاز صـورت گ یـ رد، ز یـ را هـر چنـد گفتـه انـد : «الـضرورات تبـ یح المحذورات » اما در کنار آن قاعدة «الضرورات تقدر بقـدرها »، نیـ ز وجـود دارد، کـه قاعده ای عقل ی است و مفاد آن این است که تنها تا رفع حالت ضرورت و به تناسب خطر و تهد ید موجود انجام فعل اضطرار ی جا یز است (نک : محقق داماد، قواعد فقهـ ی بخش جزا یی ١٣٨٠: ١٤٨؛ مک ارم شیرازی، همان : ٢/ ٣٤؛ طنطاوی، التفـسیر الوسـیط للقـرآن الکریم بیتا: ١٤: ٢٨٩؛ زحیلی، التفسیر المنیر فی العقیدة و الـشریعۀ و المـنهج ١٤١٨: ٢: ١٨٣).