چکیده:
دانش تربیت یکی از علوم انسانی است که به مطالعه انسان و به شکل تخصصی به مطالعه فرایند تربیت میپردازد و بر اساس روش شناسی خود به توصیف و تبیین و سپس تجویزاتی دربارة تربیت اقدام میکند. این دانش با دانش فقه مناسباتی دارد. هرچند فقه به عنوان یکی از علوم اسلامی، ماهیتی تجویزی دارد، اما میتواند خدماتی معرفتی به دانش تربیت ارائه نماید. نوشتار پیش رو، خدمات معرفتی دانش فقه به دانش تربیت را در شش عرصه دسته بندی نموده است : ١.تاثیر بر موضوع ؛ ٢.تاثیر بر محمول ؛ ٣. تاثیر بر مسائل و قضایای دانش تربیتی؛ ٤. تاثیر بر روش تحقیق ؛ ٥. تاثیر بر اهداف و ٦. تاثیر بر فواید و کارکردها. این مقاله ، تاثیر فقه بر مسائل دانش تربیت را در دو بخش «تاثیر بر گزاره های توصیفی دانش تربیت » و «تاثیر بر گزاره های تجویزی دانش تربیت » را بررسی خواهد نمود.
خلاصه ماشینی:
تأثیر برمبانی تربیت مبانی گزاره های اخباری و «هست » محوری است که از واقعیتها گزارش می دهد و بنیاد تربیت قرار می گیرد و براساس آنها، اهداف ، اصول و روشهای تربیتی ترسیم می شود.
به عبارت دیگر، تاکنون در دانش تربیت گفته می شد که مبانی تربیتی عبارت است از مجموعه ای از «هست »ها که اصول و روشهای تربیت از آنها استنتاج می شود و با توجه به این واقعیتها، تربیت باید به سوی اهداف تربیتی گام بردارد.
این دستاورد نیز می تواند به عنوان یک واقعیت هستی شناختی به دانش تربیت عرضه شود، زیرا همان طور که گفته شد، باتوجه به رابطه بایدها و هستها و نیز ابتنای احکام شرعی بر مصالح و مفاسد، قطعا تأکید هنجاری فقه بر مرحله ای ویژه ، نشان از اهمیت هست شناختی آن دارد.
از آنجا که فقه ، خود ماهیتی هنجاری و دستوری دارد و با قضایای دستوری دانش تربیت ، سنخیت بیشتری دارد، در این بخش ، بایدهای فقهی مستقیما می توانند با دستورهای تربیتی در تماس باشند و مانند بخش پیشین ، نیازی به استنتاج مبانی و گزاره های هست محور نیست .
(٨) بر این اساس ، می توان گفت قواعد فقهی می توانند در کشف اصول نوین تربیتی و نیز اصلاح و تهذیب و یا رد و تأیید آنها، دانش تربیت را یاری رسانند.
مفاد همین اصل به شکل ویژه در فضای تعلیم و تربیت ، نیز مورد توجه بوده است به این معنا که مربیان در اقدامات تربیتی باید توان شناختی ، روانی و بدنی متربیان را مدنظر قرار دهند (ر.