خلاصه ماشینی:
"این تغییرات به نوبهخود،محصول و نتیجۀ وضعیت دینی به طور کلی است:آیا بسیاری از گروههای مذهبی در مورد پیروان خود رقابتمیکنند یا دولت با همکاری یک گروه تلاش میکند تا نوعیانحصار را ایجاد کند؟ برای روشنشدن این موضوع که تغییر نگاه ما از تقاضابه جانب عرضه تا چه حد بنیادی است،این را در نظر بگیریدکه مدافعان رویکردهای دیگر هنگامی که با تغییرات عمدهدر ترکیب دینی جوامع مواجه میشوند برای مثال هنگامیکه متدیستها به شدت در بریتانیا گسترش یافتند معمولا اینپرسش اصلی را مطرح میکنند که چرا اولویتهای دینی افرادتغییر میکند؟این پرسش به نظر میآید پرسش کاملا معقولیاست.
ازاینرو،من و همکارانم پرسش بنیادی را بدینشیوه مطرحمیکنیم:چرا سازمانهای دینی تغییر میکنند به نحوی کهآنها دیگر از تقاضای عمومی بهرهای ندارند؟به طور خاص،در مورد کلیسای انگلستان چه مشکلی وجود داشت و چراکلیسای دولتی سوئد تلاش بسیار ناچیزی را برای جذب وحفظ عضویت فعال افراد به عمل آورد؟همانطور که خواهیمدید،پاسخهای«اقتصادی»ارائه شده به این پرسشها،بهمسائل علمی یا صرفا سازمانی محدود نمیشوند.
در این جا ما با یکی از مهمترین و بحثبرانگیزترینموضوعات در مطالعه علم الاجتماعی دین مواجه میشویم:چراآنها چنین کاری را انجام میدهند؟چرا افراد تمایل دارند تاسطوح بسیار بالایی از فدارکاری را نشان دهند که سازمانهایمذهبی و دینی پرشور آنها را الزام کردهاند؟به لحاظ سنتی،عالمان علوم اجتماعی پاسخ این پرسش را در عدم عقلانیتاین افراد میدانند و ادعا میکنند که این افراد هزینههایزیادی را برای دین خود میپردازند،زیرا گزینه دیگریرا نمیشناسند و بر طبق سطح بالایی از تعهد،خواه اینتعهد ضروری باشد یا عادی،اجتماعی شدهاند.
egdirbniaB smiS mailliW dna,yendoR,kratS ,laviveR,noitaziraluceS:noigileR fo erutuF ehT fo ytisrevinU:yelekreB."