چکیده:
ابومنصور ماتریدی (م 333 ق) متکلم معروف و بنیانگذار فرقه کلامی «ماتریدیه» در شرق جهان اسلام از نخستین کسانی به شمار میرود که با توجه به دیدگاههای کلامی خویش شیوه خاصی از تفسیر قرآن را ارائه نمود. او که منادی اصلاح در میان امت اسلامی و مدعی پیمودن روش اعتدال میان دو گروه مشهور عصر خویش، یعنی معتزله و اهل حدیث بود، بعد از ارائه مبانی کلامی و معرفتی، دست به تفسیر قرآن کریم زد.تفسیر ماتریدی تحت عنوان «تأویلات اهلسنت» از دو روش نقلی و عقلی بهره برده است و با توجه به تخصص او در علم کلام از گرایش کلامی و فقهی نیز برخوردار است.اما اینکه آیا ماتریدی در رسیدن به هدف خود و پیمودن راه اعتدال و میزان بهرهمندی از روشهای تفسیری صحیح ودوری از روشهای تفسیری مذموم همچون تفسیر به رأی چقدر موفق بوده، سؤالی است که این پژوهش با بهرهگیری از اصول و قواعد علم تفسیر به صورت تطبیقی، عهدهدار پاسخ آن میباشد.
خلاصه ماشینی:
"از طرفی، قرآن کریم دارای محکم و متشابه، عام و خاص، مطلق و مقید، مبهم و مبین بوده، در تبیین معارف الهی از حقیقت و مجاز، تصریح و کنایه، ایجاز، (اختصار) و اطناب (تفصیل) و دیگر وسایل بیانی بهره برده است، تنها راهی که انسان را در جهت فهمیدن معانی آیات قدسی یاری میدهد، تفسیر صحیح و درست و روشمند با استفاده از اصول و روشهای تفسیری و مبانی محکم و قواعد علمی استواری است؛ به گونهای که مقاصد و مراد خداوند را آشکار و روشن سازد و پرده از روی گنجینههای معارف و اسرار و رموز آیات (که عرضی و به خاطر عدم فهم ماست نه ذاتی) بردارد.
جمع بندی یکی از گونههای مشهور روش تفسیر قرآن به قرآن، تفسیر آیات عام و مطلق با توجه به آیات خاص و مقید است که تقریبا تمامی مفسران بدان توجه کامل دارند و ماتریدی نیز از این شیوه تفسیری استفاده کرده است که به خاطر وضوح آن و تعدد مثالهایش از تفصیل آن صرف نظر میکنیم.
ماتریدی در ذیل آیه «وأقیموا الصلاة وآتوا الزکاة وما تقدموا لأنفسکم من خیر تجدوه عند الله إن الله بما تعملون بصیر» (بقره:110) بعد از بحث مفصل و بیان حکمت و فلسفه نماز و روزه با استفاده از آیات دیگر و ذکر این نکته که این دو عبادت از ارکان همه ادیان آسمانی بوده است و مطالب دیگر، در آخر به احترام وکرامت وجایگاه این دو فریضه اشاره میکند و چنین مینویسد: ثم هما تکرمان بالعقل، لأن الصلوة تجمع جمیع انواع خیـرات الافعال، و فیها غایة الخضوع له، و الخشوع- علی ما ذکرنا- و ذلک مما یوجبه العقل و إن لم یرد فیه السمع."