چکیده:
مقاله ذیل به تحلیل و نقد ادله عقلی دو فرقه بابیت و بهائیت می پردازد که عبارت اند از:1. امی بودن باب و بهاء؛ 2. استقامت؛ 3. تقریر و نفوذ؛ 4. غلبه و ظهور؛ 5. گرویدن مسلمانان به بهائیت؛ 6. پیروان ازجان گذشته؛ 7. استمرار فیض. نویسنده با گزارش ادله بهائیت از منابع اصلی با رویکرد کلامی، عرفانی و تاریخی، به نقد ادله مزبور می پردازد و گزاف بودن مدعیات این دو فرقه را ثابت می کند. نگارنده با تامل در زوایای مسئله، نکات جدیدی در نقد ادله رقیب ذکر کرده است. در آخر مقاله، دو توجیه مقتبس از عرفان (امکان ادعای خاتمیت برای همه به منزله مظهریت اول و آخر، خاتمیت نبوت نه خاتمیت تجلی الوهی) تحلیل و نقد خواهد شد.
خلاصه ماشینی:
"جواب نقضی با نگاهی به تاریخ پیامبران مشاهده میکنیم که در برخی دورهها مثل بنی اسرائیل،چند پیامبر در یک عصر ظهور کردند،و در مقابل،دورهها و سدههایی هم مانند پنجقرن حد فاصل بین حضرت عیسی و حضرت محمد صلی الله علیه و اله و سلم بوده که اصلا پیامبریظهور نکرده و مبعوث نشده است که در اصطلاح،از آن به«فترت»یا عصر غیبپیغمبر تعبیر میشود و قرآن کریم نیز به آن اشاره داشته است:{/«یا اهل الکتاب قدجاءکم رسولنا یبین لکم علی فترة من الرسل»/}(المائده:19):ای اهل کتاب،پیامبر ما بهسوی شما آمده،که در دوران فترت رسولان حقایق را برای شما بیان میکند.
از آنجا که بابیان و بهائیان،مؤسسان و نسل اول خود را شیعه و معتقد بهاصل امامت و برتری آن بر نبوت و برتری امامان بر انبیای سلف میدانند،حتی پیروان شیخیه در تبیین و اثبات آن به غلو کشیده شدند،و بحث دربارۀآن در حوصلۀ این مقال نیست،ما در اینجا در رد دلیل مزبور(انقطاع فیض درصورت نپذیرفتن ظهور باب و بهاء)از بهائیان میپرسیم که از عصر غیبت امامدوازدهم،مهدی موعود عجل الله تعالی فرجه الشریف تا ادعای باب،آیا انقطاعی در فیض صورتنگرفته بود؟اگر در جواب بگویند که مهدی موعود عجل الله تعالی فرجه الشریف که علی محمد بابدر اوایل ادعایش خود را واسطه و باب آن امام غایب معرفی میکرد،واسطۀفیض است،در پاسخ باید اشاره کرد:وجود امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف باز هم در پردۀغیبت حفظ شده است و ایشان با واسطه،به افاضۀ فیض الهی میپردازند."