چکیده:
الهیات پویشی یکی از نظامهای الهیاتی است که در دوران پست مدرن رواج یافت. این نوع الهیات می کوشد که به نظام معنوی حیات دوباره ببخشد. دیوید ری گریفین یکی از الهی دانان پویشی و دارای پژوهشهای فراوان است. او با انتقاد از دو جهان بینی ماقبل مدرن و مدرن می کوشد عناصری از هر دو نظام را برای ارائه نوعی الهیات که از فلسفه پویشی وایتهد الهام گرفته است، به کار گیرد. برخی آموزه های مهم الهیات پویشی، همه تجربه گرایی، نسخه وایتهدی خداباوری طبیعت گرا، تاکید بر آموزه غیر حس گرای وایتهد از ادراک و یکپارچگی شهودات دینی، زیبایی شناختی و اخلاقی با عمومی ترین آموزه های علوم در یک دیدگاه منسجم است. این مقاله با رصد کردن مواضع تحویلی نگری به نقد نظرات گریفین در الهیات پویشی می پردازد. تحویلی نگری در تفسیر او از قدرت و خلاقیت خداوند و تنزل آن در حد موجودات آفریده او بدون تبیین منطقی و صرفا برای حل برخی معضلات الهیات سنتی مانند مساله شر و مساله اختیار در انسان، نمونه ای از تحویلی نگری در اندیشه های گریفین است.
خلاصه ماشینی:
"دیوید گریفین ده آموزه مهم را برای تفکر پویشی بر میشمارد که برخی از مهمترین آنها عبارتند از «1ـ یکپارچگی شهود دینی، زیبایی شناختی و اخلاقی با عمومیترین آموزههای علوم در یک دیدگاه خود منسجم به عنوان یک وظیفه محوری در تفکر و فلسفه زمان ما؛ 2ـ آموزه غیر حسگرای وایتهد از ادراک که بر طبق آن ادراک حسی حالت دومی از ادراک است که از یک دریافت غیر حسی پایهتر مشتق شده است؛ 3ـ همه تجربه گرایی 1 با ثنویت سازمانی که بر طبق آن همه اشخاص حقیقی حداقل مقداری از خود انگیختگی و تجربه را دارا میباشند؛ 4ـ این آموزه که همه اشخاص پایدار، جوامع منظمی از فرصتهای موقتی تجربه هستند؛ 5ـ نسخه وایتهدی خدا باوری طبیعتگرا که بر طبق آن یک واقعیت الهی به نحو متغیری عمل میکند اما هرگز ماورا طبیعی در جهان عمل نمیکند؛ 6ـ خدا باوری دو قطبی مضاعف که بر طبق آن واقعیت الهی دو جنبه یا قطب دارد؛ 7ـ تهیه پشتیبانی کیهان شناختی به وسیله تمدن معاصر برای ایدهآلهایی که به عنوان یکی از اهداف عمده فلسفه در زمان ما نیاز است» (گریفین، 2001، 345).
نتیجه الهیات پویشی در نظر گریفین عکس العملی به منظور تعدیل الهیات قرون وسطی و جهان بینی مدرن است به گونهای که راه را برای به دست آوردن مقام، جایگاه و اصالت وجود انسانی و نیز سایر موجودات به همراه زیست الهی انسان هموار میسازد و از سوی دیگر خدا و معنویت از دست رفته دوران مدرن را در دوران پست مدرن احیا میکند."