چکیده:
پس از حمله مغول، مرکز علم و فرهنگ از خراسان و ماوراء النهر به شیراز انتقال مییابد و این حوزه بمدت سه قرن بعنوان کانون اصلی حکمت اسلامی قبل از ملاصدرا مطرح میشود که بزرگانی چون قطب الدین شیرازی، میر سید شریف جرجانی، محقق دوانی و خاندان دشتکیها را در خود پرورده است. تحقیق حاضر ضمن معرفی ویژگیهای فکری مکتب شیراز و آراء اندیشمندان آن، به بررسی ارتباط میان اندیشه های این مکتب با مبانی حکمت متعالیه ملاصدرا و نحوه تاثیراتی که بزرگان این مکتب، در شکل دهی زیرساختهای فلسفی حکمت متعالیه ملاصدرایی داشته اند، میپردازد و روشن میسازد که بسیاری از مبانی و عناصر حکمت متعالیه، ریشه در اندیشه های مکتب شیراز دارد که بارزترین آن، ترکیب حکمت مشائی و اشراقی در حکمت متعالیه میباشد.
خلاصه ماشینی:
مکتب شیراز و زیرساختهای فلسفی حکمت متعالیه اعلی تورانی 1 ، منیره سلطان احمدی 2 چکیده پس از حمله مغول، مرکز علم و فرهنگ از خراسان و ماوراء النهر به شیراز انتقال مییابد و این حوزه بمدت سه قرن بعنوان کانون اصلی حکمت اسلامی قبل از ملاصدرا مطرح میشود که بزرگانی چون قطبالدین شیرازی، میر سید شریف جرجانی، محقق دوانی و خاندان دشتکیها را در خود پرورده است.
پیش از بحث بیشتر در مورد آراء و افکار بزرگان مکتب شیراز، نکته قابل توجهی که لازم است ذکر شود، آن است که افکار این فیلسوفان و بعضا منازعاتی که میان برخی از آنها بوده، در اندیشهها و نوآوریهای صدرالمتألهین و حکمت متعالیه وی، نقش بسزایی داشته است؛ بطوری که ملاصدرا در جای جای آثار خود از این حکمای شیرازی مباحثی را نقل نموده و بعضا به تأیید یا نقد آنها پرداخته است؛ از جمله، در اکثر مباحث امور عامه خود در الاسفارالاربعة از این بزرگان نقل قول کرده است، بخصوص از برخی چون صدرالدین دشتکی، محقق دوانی و غیاثالدین منصور و منازعات آنان، بسیار یاد کرده است و گفته میشود هرجا وی عبارت «بعض المتأخرین» یا «بعض المعاصرین» را بکار برده، در واقع منظور وی یکی از همین اعاظمی بوده است که از شیراز برخاستهاند.