چکیده:
معارف دینی، سرشار از گوهرهایی است که قدر و قیمتشان در بازار حقیر اندیشۀ بشری ناشناخته مانده است. وراثت از جملۀ این مفاهیم به شمار میآید که سطحی از آن را میشناسیم و ژرفایی که غافلانه از آن عبور کردهایم. وراثت از سویی، طرحی است پرقدر در نظام اجتماعی و اقتصادی اسلام و از دیگرسو، مفهومی است با مقولههای هدایت و تاریخ آن، با ولایت و وظایف ولی پیوندی وثیق دارد. نوشته «وراثت در عصر غیبت»، تلاشی است برای نگاهی دقیقتر به ژرفای این مفهوم و نشان دادن تصویر متفاوتی که این اندیشه از شکلگیری خوبیها در هستی، فرد و جامعه امروز به دست میدهد. درک درست چگونگی پیدایش و شکوفایی خوبیها و نقش انبیا، امامان و علما در آن، میتواند ما را به نگاهی تازه دربارۀ نقش امام( در عصر غیبت و نقش عالمان دین برساند و گستردگی حوزۀ مسئولیت را پیش چشم بیاورد
Religious education is rich in gems still widely unknown relative to the inferior human thought. Inheritance among those concepts that the surface of it is considered and it has a depth that we unknowingly have crossed it. Inheritance، on the one hand، is a plan for social and economic system of Islam and on the other hand، is a concept with the issues of guidance and its history has a strong link with the notions of velayat and duty. “Inheritance in the age of Absence” is an attempt to have a closer look at the depth of this concept and showing that a different picture of this concept forms good things in the beings of individuals and society. The true understanding of how goodness came into existence and developed and the role of prophets، imams and the religious scholars in it can lead to a new look at the role of the Imam in the time of Absence and the role of the religious scholars and project the area of responsibility before our eyes.
خلاصه ماشینی:
"پرسش این است که امام حسین( وارث چیست و چه چیزی را از انبیای بزرگ پیشین و امامان پیش از خود به ارث برده است؟ مشابه این تعبیر، در زیارت جامعه کبیره در مورد تمامی امامان معصوم( نیز وارد شده 1 که از شمول این تعبیر به تمامی ایشان حکایت میکند.
البته تعبیر قرآن 4 که خداوند زمین و هر کس را که در آن است ارث خویش خوانده، قدری غریب به نظر میرسد؛ اما اگر ظرف این ارثبری را پس از پایان زندگی و پایان حیات بشر بر زمین بدانیم، غرابت برطرف خواهد شد؛ زیرا هم زمین و هم ساکنان بر آن پس از پایان دورۀ خویش، در دار تکلیف همگی کاملا در اختیار پروردگار قرار میگیرند.
همانطور که گفته شد، تعبیر وراثت در ارتباط میان برخی انبیای الهی مانند سلیمان و داوود و همچنین یحیی و زکریا( در قرآن وارد شده و در روایات نیز از این تعبیر، در تبیین رابطۀ میان علما و انبیا استفاده گردیده است.
اما میراث اینان چیست؟ امام صادق( سخنان انبیا را میراث آنان میشمارد: إن العلماء ورثة الأنبیاء و ذلک أن الأنبیاء لم یورثوا درهما و لا دینارا و إنما ورثوا أحادیث من أحادیثهم فمن أخذ شیئا منها فقد أخذ حظا وافرا فانظروا علمکم هذا عمن تأخذونه فإن فینا أهل البیت فی کل خلف عدولا ینفون عنه تحریف الغالین و انتحال المبطلین و تأویل الجاهلین؛ (کلینی، 1365: ج1، 32) عالمان وارثان پیامبران هستند و دلیل آن این است که انبیا، درهم و دیناری به ارث نمیگذارند و صرفا سخنانی از سخنانشان را به ارث میگذارند."