چکیده:
مفسران و قرآن پژوهان به «اسباب نزول» و«مکی و مدنی» و نقش آفرینی این دو در فهم قرآن توجه داشته اند، گرچه در این نگرش و در حد و حدود آن یک داستان نبوده اند. بسیاری از قرآن پژوهان چگونگی نقش آفرینی اسباب نزول و مکی ومدنی را در فهم قرآن جزئی و ذیل فوایدی گزارش کرده اند. از این میان، فایده کمک به فهم آیات و رفع ابهام از آن یکی از مهم ترین فواید مطرح شده است. اسباب نزول و مکی و مدنی، دانش هایی گره خورده با فضای نزول آیات هستند و این نکته، ضرورت آگاهی از آنها برای فهم بهتر مقاصد قرآنی را روشن تر می نماید. در این بین، هر یک از این دو را در یافتن دیگری سهیم دانسته اند؛ این نوشتار از رهگذر یادکرد مصادیقی از این تاثیرگذاری، به بررسی کیفیت نعامل این دو علم و نقد این ارتباط متقابل می پردازد. اهتم المفسرون وباحثو القرآن باسباب النزول والبحث عن السور المکیه والمدنیه ودورهما فی فهم القرآن وإنهم لم یکونوا علی طریقه واحده وعلی قول واحد.
خلاصه ماشینی:
"اهمیت این دو علم بیتردید قرآن کریم در طول دوره رسالت پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله به تدریج نازل شده و پارهای از آیاتش در ارتباط تنگاتنگ با حوادث و رویدادهای زمان نزول است که گرچه از کسی نام نمیبرد و به اجمال به واقعهای اشاره مینماید،اما از نوع تعبیر روشن میشود که ناظر به حادثهای است؛و چون اینگونه آیات با تکیه بر قراین حالی و مقامی نازل شدهاند،کشف مراد واقعی خداوند از آنها بدون توجه به آن قراین شکل و یا ناممکن است و همین امر قرآنپژوهان را بر آن میدارد تا به بحث از اسباب نزول بپردازند.
*سورۀ حمد این سوره طبق قول جمهور مکی است،اما قتاده،ضحاک،سدی،ابو العالیه و قرظی آن را مدنی دانستهاند و منشأ این اختلاف نیز اختلاف در سبب نزول آیه است (ابن عاشورا،1420:535/30)؛از ابی بن کعب و جابر بن عبد الله نقل شده:قریش به نبی اکرم صلی الله علیه و اله گفتند:نسب پروردگارت را بیان نما،و این سوره نازل شد.
نیز در سبب نزول آیه از ابن عباس و سعید بن جبیر روایت کردهاند: برخی از یهودیان همچون کعب بن اشرف و حیی بن اخطب نزد رسول اکرم صلی الله علیه و اله آمده و توصیف خداوند را از ایشان طلب کردند و این سوره نازل شد.
وی پس از نقل سبب نزولی که طبق آن،نهیکننده ابو جهل و عبد نمازگزار،رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و اله است،قول حسن را در شأن نزول آیه مبنی بر اینکه ناهی أمیة بن خلف و عبد،سلمان فارسی است،مردود میشمارد؛چرا که سلمان قطعا در مدینه و پس از هجرت ایمان آورد و در مکی بودن این آیات نیز اختلافی وجود ندارد(ملاحویش،1382:71/1)."