چکیده:
«روح القدس» ازجمله واژگانی است که در قرآن کریم به کار رفته است و روایات اسلامی، مطالب انبوهی درباره آن گزارش کرده اند. با این وصف، زوایای مهمی از این مسئله پنهان بوده، نیاز به توضیح و تبیین دارد. روح القدس با برخی اعتقادها تلاقی دارد و آشکار شدن اضلاع مختلف آن در باورهای دینی و مذهبی تاثیر بسزایی خواهد داشت. همچنین بررسی نسبت روح القدس با دیگر کاربردهای قرآنی و روایی «روح» نیاز به تحقیق دارد. پژوهش حاضر با بهره گیری از منابع دینی و با تجزیه و تحلیل داده های مطالعاتی، به بررسی حقیقت روح القدس، نسبت آن با ملائکه به ویژه جبرئیل، چگونگی وجود آن برای افراد و گروه های مختلف، ازجمله پیامبران و امامان و نیز نقش آن در «علم امام» پرداخته است.
Holy Spirit as a Quranic phrase has been described in detail in Islamic traditions. Nevertheless، there can be found many hidden aspects of the problem needed to be explained. The problem is connected to some religious beliefs to such an extent which its explanation would lead to a reasonable understanding of religious believes. And also it is needed to study Holy Spirit with regard to other occurrences of spirit in the Quran and traditions. This paper، using religious sources and examining the findings، has studied the essence of Holy Spirit، its relation to angles، in particular Jibril، its manner of being with regard to deferent people including prophets and Imams and its part in imam knowledge.
خلاصه ماشینی:
"» (بنگرید به: برقی، 1416: 2 / 314؛ عیاشی، 1380: 2 / 317؛ صفار، 1404: 461 و 464) بهرهمندان از روحالقدس در این زمینه دیدگاه واحدی وجود ندارد؛ اما روایات بسیاری در ذیل آیة یازدهم سوره واقعه و با استناد به آن، به وجود ارواح متفاوت در گونهها و گروههای مختلف انسانی اشاره کردهاند که بهصورت کلی به آن اشاره شد؛ ازجمله درباره افراد و گروه خاصی که در آیه به «سابقون» معرفی شدهاند، این عبارت ذکر شده است: «فالسابقون هم رسل الله و خاصة الله من خلقه جعل فیهم خمسة ارواح؛ سابقون، رسولان الهی و برگزیدگان از خلقش هستند که خدا در ایشان پنج روح قرار داده است.
(همان: 1 / 97؛ صدوق، 1401: 1 / 379؛ نهجالبلاغه، 495) بنابراین یکی از آثار بهرهمندی امام از روحالقدس، آگاهی گستردۀ فراتر از خواندن و نوشتن میباشد که محدوده آن، آگاهی بر گذشته و آینده بیان شده است و این عامل مهمی در عصمت انبیا و ائمه نیز قلمداد میگردد؛ چراکه ریشه عصمت نیز به معرفت و علم باز میگردد.
با مطالب گذشته، پاسخ بسیاری از پرسشها روشن شد؛ پاسخ اینکه روحالقدس امری واحد است یا مشترک، با تشبیه روحالقدس به روحالایمان در روایات بیان شده است؛ یعنی همانگونه که روح ایمان را امری دارای مراتب میدانیم که هر فرد مؤمنی بهرهای از آن دارد و مرتبهای را به خود اختصاص داده، روحالقدس نیز حقیقتی است که شامل مراتب و منازل گوناگونی میباشد و تجلی آن در هر شخصی به فراخور حال او میباشد؛ بهگونهای که جریان فیض ویژه خداوندی را نیازمند این حقیقت و وجود نموده است."