چکیده:
این نوشتار تغییر جنسیت از منظر فضلالله را به بررسی نشسته است. پیشینه فقهی مفهوم و مراحل تغییر جنسیت و نیز گونهها و قلمروهای صدق تغییر جنسیت، مباحث درآمدی این تحقیق را سامان داده است. تغییر جنسیت در نگره فضلالله، بررسی انواع جایز و ناروای تغییر جنسیت، بررسی رویکردها و دیدگاههای عالمان مسلمان در تغییر جنسیت و ادله قرآنی جواز طرفداران هر یک از دیدگاهها، پیکره اصلی این پژوهش بهشمار میرود. یادکرد کاستیهای ممکن و موجود در دیدگاه فضلالله در فرجامین بخش این تحقیق نشسته است.
This writing addresses gender change from the viewpoint of Faḍl Allāh. The introductory discourses of this research include the legal background of the concept and process of gender change، its types، and the areas where gender change is applicable. The main part of this research consists of gender change from the viewpoint of Faḍl Allāh، study of permissible and impermissible types of gender change، study of the viewpoints of Muslim scholars concerning gender change and the Qur’ānic and ḥadīth evidences of the proponents of each of the above viewpoints. The final part of the research is dedicated to mentioning the possible deficiencies existing in Faḍl Allāh’s viewpoint in this respect.
خلاصه ماشینی:
"» ۳ـ تغییر جنسیت کامل: گونه سوم، تغییر جنسیت افراد سالم و کامل مرد به زن و دست یافتن وی به تمام خصوصیات و شاخصههای جسمی، روحی ـ روانی و ذهنی زنانه و بالعکس است، که هرچند تاکنون به وقوع نپیوسته، اما برخی احتمال میدهند که با پیشرفت دانش بشری امکان تحقق بیابد؛ «در این فرض زن تبدیل به مرد میشود؛ با تمام اوصاف آن، همچون داشتن عضو مردانگی و قدرت بر ممارست و انجام عمل جنسی بسان دیگر مردان، و سایر نشانههایی که مظهر مرد بودن است.
او در تفسیر «من وحی القرآن» و نیز مجموعه گفتوگوهای «فقه الحیاه» به این مطلب پرداخته است، در «فقه الحیاه» میگوید: «در پاسخ کسانی که به آیه ۱۱۹ سوره نساء که حیلههای شیطان را بازگو میکند، برای تحریم تغییر جنسیت ـ به اعتبار اینکه تغییر در خلق خداست ـ استدلال کردهاند، میگوییم: آنچه در آیه شریفه از آن سخن رفته و موضوع قرار گرفته، انسان نیست، بلکه آفرینش خداست.
از این روی، فضلالله پس از رد نگره تفسیر آیه به تغییرات مادی و فیزیکی، این پرسش را مطرح میکند که اگر آیه شریفه ناظر بر تغییرات مادی نیست، مراد از آن چه نوع تغییر است؟ در پاسخ میگوید: مراد تغییرات معنوی؛ همچون دور ساختن انسان از خدا و عبودیت الهی، و تغییر سرشت و فطرت انسانها از مسیر توحید و خداپرستی به سمت شرک، الحاد و دینستیزی است؛ «پاسخ آن است که آیه سیام سوره روم بهمعنای مراد از این آیه اشاره دارد و نشان میدهد که مقصود از تغییر خلقت، تغییر فطرت است، زیرا خداوند انسان را بر فطرت توحیدی آفریده است، اما در این میان، کسی میخواهد فطرت و خلقت آدمی را تغییر دهد و او را از توحید به شرک منتقل کند."