خلاصه ماشینی:
"نظری بزندگی قهرمان گفتار ما(حامی و مدافانه یگع اسلام و محمد«ص»)بیافکنید محرک او در این راه چه بوده؛و چه عاملی او را وادار میکرده که تالب پرتگاه نیستی درآید؛و از جان و مالومقام؛و قبیله؛دست بشوید؛و همه را فدای حضرت محمد(ص)بنماید؛ قدر مسلمایست که نظر مادی نداشته و نمیخواسته از برادرزادهء خود استفاده مادی؛نماید؛ یعنی مالی بدست آورد؛زیرا وی آنروز تهیدست بوده و ثروتی نداشته است؛منظورش این نبود که منصب و مقامی بدست آورد؛زیرا او در اجتماع آنروز مهمترین منصب را در اختیار داشت،و ریاست مکه و سرزمین«بطحا»با او بوده؛بلکه منصب و شخصیت ممتاز خود را بر اثر دفاع از رسولخدا هم نزدیک بود؛از دست بدهد؛زیرا دفاع او سران قبائل را علیه او میشوراند؛ و آنها را مصمم میکرد که علیه خاندان فرزندان هاشم و ابو طالب قیام کنند.
شما ایخواننده گرامی اگر صفحات تاریخ عمر«شیخ الا باطح»حضرت ابو طالب را از از نظر بگذرانید،خواهید ملاحظه فرمود که چهلودو سال تمام یاری پیامبر نموده و بالاخص در دهسال اخیر آنکه مصادف بابعثت و دعوت آنحضرت بوده جانبازی و فداکاری فوق التصور نموده است و یگانه عاملی که او را تا این حد استوار و پایبرجا ساخت،همان نیروی ایمان و عقیدهء خالص او نسبت بساحت مقدس پیامبر اسلام بوده است و اگر فداکاریهای فرزند عزیزش علی را؛به خدمات پدرش ضمیمه کنید؛حقیقت اشعار زیر که ابن ابی الحدید در اینباره سروده است برای شما روشن میشود: و لو ابو طالب و ابنه* لما مثل الدین شخصا و قاما فذاک بمکة آوی و حامی* و هذا یثرب حبس الحماما :هرگاه ابو طالب و فرزند او نبود؛هرگز دین قد،راست نمیکرد،وی در مکه پناه داد و حمایت کرد؛و فرزندش در«یثرب»در گردابهای مرگ فرورفت."