چکیده:
در افق حقیقت، کربلا ماوراء زمان و مکان است و هر سال روح و نور کربلاتجلی میکند تا بتوان با کمک افقی که امام حسین علیهالسلام ترسیم مینماید، زندگیرا بازخوانی کرد. بر این اساس، بررسی عبرتهای عاشورا و از جمله بررسینقش افرادی که در این واقعه تاریخی تأثیرگذار بودهاند، روشنگر راه آیندهخواهد بود. محور بحث در این نوشتار، افراد شاخصیاند که به نحوی درجامعه معاصر قیام آن حضرت علیهالسلام، نفوذ داشته، در حد خویش از بزرگانجامعه اسلامی محسوب میشدهاند و موضعگیری آنها در حرکت توده مردممؤر بوده است. در سیر کلی بحث و نگاه کلی به موضعگیری خواص، بهبرخی خواص که از کشتی کربلا جاماندهاند، به عنوان نمونه اشاره شده است.
خلاصه ماشینی:
"هر چند قیام امام حسین علیهالسلام بر مبنای وظیفه دینی آغاز شد و هیچ عامل مردمی در آندخالت نداشت، ولی آن حضرت علیهالسلام برای خنثی کردن تبلیغات دشمن، تلاش میکرد تا بهروشنگری بپردازد و با دعوت از خواص، قیام خویش را به اراده مردم مسلمان پیوند زند که دراین صورت خاموش کردن این نهضت حتی با شهادت وی نیز امری بسیار دشوار میشد.
اما اینکه اباعبدالله علیهالسلام در مواردی همراهان خود را برای ترک خویش، آزاد گذاشته و پیمانخود را از آنها برداشته است، 2 مشتمل بر نکته ظریفی است که با آن میخواهد به همراهانشو به تمام مردم در تمام زمانها بفهماند که حرکت او یک قیام الهی است و شرکتکنندگان دراین قیام باید متعبد و تابع اوامر خداوندی باشند و از امام نیز در همین راستا اطاعت کنند؛ نهاینکه به خاطر علقههای قبیلهای یا به طمع رسیدن به منافع دنیوی به یاری او بشتابند.
محمد بن حنفیه، عبدالله بن عمر، عبدالله بن جعفر، عبداللهبن مطیع و عبدالله بن عباس را میتوان از جمله این افراد برشمرد که هر یک به نحوی سعی درجلوگیری از قیام حضرت داشتند و به آن حضرت علیهالسلام سفارش میکردند تا با یزید بیعت کند یاگوشهگیری نماید و یا به گونهای مصالحه کرده، جان خویش را نجات دهد اما در پایان، وقتیامام حسین علیهالسلام بر تصمیم خود اقدام کرد، با او همراه نشدند.
اما نه تنها چنین امری اتفاقنیفتاد بلکه افرادی مثل او، ابن عباس و عبدالله بن زبیر، مانعی بر سر راه امام حسین علیهالسلام بودند بهصورتی که آن حضرت مجبور بود سیل انتقادات خواص در مورد قیام خویش را به نحوی پاسخبگوید."