خلاصه ماشینی:
از آنجا که انسانموجود منزوی و جداو بریده از عالمهستی نیست و سر تاپای وجود او راپیوندها و علاقهها وارتباطها تشکیلمیدهد و هموارهنیازمند برقراریارتباط با دیگراناست،بنابراینبسیاری از نیازهای عالیۀ انسان و شکوفا شدن استعدادها وخلاقیتهای او فقط از طریق تعاملهای مختلف فردی وارتباطات اجتماعی است میتواند ارضا شود و به فعلیت برسد،ازیک سو با آفرینندۀ این نظام پیوند دارد،از سویی دیگر با پیامبر وامام به عنوان رهبر و پیشوا،از سوی سوم پیوندی با خویش دارد واز سری چهارم با تمام جامعۀ انسانیت بخصوص با آنها که حقبیشتری براو دارند همانند پدر و مادر،خویشاوندان و استاد ومربی ارتباط دارد.
(12) با این مقدمه روشن میشود،صلۀ رحم ارتباط و پیوند با اقوامو خویشان که میتواند به انحای گوناگون نمود خارجی پیدا کند،یک ارتباط اجتماعی ساده(سلام کردن)چنانچه امام سجاد(ع)میفرماید:«صلوا ارحامکم ولو بالتسالیم»(13)و گاهی بصورت ملاقاتهای حضوری،کمکهای مادی و معنوی در موقعیتهایمقتضی و بالاخره تماسهای مستقیم و غیر مستقیم با اقوام بهگونهای که احساس شود پیوند خویشاوندی همواره بین آنهابرقرار است.
همین طور کهبزرگتر میشود وابستگی او به مادر کمتر میشود ولی نیاز عاطفیاو به مادر همواره وجود دارد و بخشی از این نیاز عاطفی از طریقسایر اعضای خانواده و نزدیکان تأمین میگردد و هرچه بزرگترمیشود به استقلال در زندگی نزدیکتر میشود ولی اینطورنیست که کاملا از نزدیکان و اقوام و خویشاوندان و خانواده جداشود و دیگر نیازی به ارتباط با آنها نداشته باشد،بلکه انسانهمواره به حمایت دیگران نیاز دارد و در واقع میتوان همۀ اینهارا جلوههای نیاز به ایمنی که یکی از کشانندههای اصلی در وجودانسان است تلقی نمود که در صورت عدم تأمین این نیاز سلامتروانی وی آسیب خواهد دید.