چکیده:
هدف اصلی مقاله ی حاضر، مطالعه عواملی است که می تواند در ساخت قدرت در خانواده موثر باشد. در این مطالعه که به روش پیمایش انجام می شود، 307 نفر از زنان متاهل شهر لار مطالعه می شوند. چارچوب نظری مورد استفاده در این مطالعه، نظریه ی مبادله است. یافته های پژوهش نشان می دهد که 2 درصد خانواده ها ساخت دموکراتیک دارند، 6/88 درصد تا حدی دارای ساخت دموکراتیک اند و در 4/9 درصد خانواده ها ساخت غیر دموکراتیک حاکم است. از میان متغیرهای مورد مطالعه ، متغیرهای سن ازدواج، تحصیلات زن، تحصیلات همسر، درآمد زن، طول مدت ازدواج، بعد خانوار و وضعیت اشتغال زن با متغیر وابسته رابطه ی معنادار آماری دارند. در تحلیل چندمتغیره نیز متغیرهای مستقل موجود در مدل تحقیق، در کل 9/6 درصد از واریانس متغیر وابسته را در جامعه ی آماری تبیین می کنند.
خلاصه ماشینی:
"ذوالفقارپور و همکاران در تحقیقی که در سال 1383 در زمینهی رابطه بین ساختار قدرت در خانواده با رضایت مندی زناشویی در شهر تهران انجام داد به این نتیجه رسید که بین ساختار قدرت در خانواده با:1-رضایت مندی زناشویی بین زنان و 2-تحصیلات شوهر ارتباط وجود دارد و فرضیهی دیگر مبنی بر تفاوت ساختار قدرت بین خانوادههایی که زن و شوهر هر دو شاغلند و خانوادههایی که در آن زن،خانه دار است نیز تأیید شد.
(به تصویر صفحه مراجعه شود) فرضیهی بعدی این مطالعه،رابطهی بین سن ازدواج و ساخت قدرت در خانواده است که برای بررسی آن از رگرسیون استفاده کردیم.
با توجه به مقدار f و سطح معناداری به دست آمده،فرضیهی وجود رابطه میان تحصیلات زنان و ساخت قدرت در خانواده تأیید میشود.
مقدار ضریب همبستگی جزیی بین درآمد و ساخت قدرت در خانواده نشان میدهد که بخش زیادی از این رابطه با متغیرهایی نظیر سطح تحصیلات زن و اشتغال زنان ارتباط داشته است.
نتایج گویای آن است که بعد خانوار رابطهای نسبتا ضعیف با ساخت قدرت دارد(0/176 r )با توجه به مقدار 0/031 2^R ،بعد خانوار تنها 3/1 درصد از واریانس متغیر وابسته را در نمونه تبیین میکند که این میزان برای کل جامعهی آماری 2/8 درصد است.
براساس یافتههای این تحقیق،بین میزان تحصیلات همسر و ساخت قدرت در خانواده رابطهای معنادار وجود داشته است.
یافتههای این تحقیق نشان دهندهی رابطهی معنادار بین درآمد زن و ساختار قدرت در خانواده و در سطح بیش از 99 درصد این رابطه تأیید شده است.
eussI naladrA:narheT ,egairraM dna ygoloicoS ylimaF .
lov,stnempoleveD & hcraeseR gnilesnuoC ,ytiC narheT ni snemoW eeyolpmE dna dlohesuoH noitcafsitaS latiraM htiW ylimaF ni erutcurtS rewoP neewteb pihsnoitaleR yevruS ehT)4002(M,idzaY &S,nainlesoH."