چکیده:
تجرد یا مادیت نفس یکی از مسائل مهمی است که همواره از دغدغه های فیلسوفان مسلمان بوده است، چراکه اگر وجود نفس به مثابه ی جوهری مجرد که بعد از زوال بدن باقی است ثابت نشود، بحث از معاد بی معنا خواهد بود. با توجه به اهمیت مساله ی تجرد نفس، این مقاله سعی دارد با روشی توصیفی – تحلیلی، دیدگاه ها و براهین فلاسفه ی بزرگ اسلامی، مانند ابن سینا و ملاصدرا، را در باب تجرد نفس، بررسی کند. آن چه ابن سینا به اثبات آن همت می گمارد اثبات تجرد قوه ی عاقله ی نفس است، اما ملاصدرا ضمن ارزیابی و داوری براهین ابن سینا، برخلاف وی، که تنها قوه ی عاقله را مجرد می دانست، مراتب تجرد را از هم بازمی شناسد و به سه مرتبه از تجرد پی می برد که عبارت اند از تجرد مثالی، تجرد عقلی و تجرد اتم.
The question whether soul is material or immaterial has been one of the most important questions for Muslim philosophers، since if the soul were not an immaterial subject، discussing of resurrection could not have a meaning.
In this paper we will try to have a critical review of Ibn Sina's and Mulla Sadra's viewpoints on this subject. First we will describe their views then we will analyze them. We will show that Ibn Sina tried to prove the immateriality of rational faculty of the soul، but Mulla Sadra، evaluating Ibn Sina's arguments، declares that not only rational faculty is immaterial but also we can distinguish between three levels of immateriality: imaginal immateriality، rational immateriality and the complete immateriality.
خلاصه ماشینی:
"(نتیجه) ابن سینا در شرح این برهان میگوید: انطباع صورت عقلی در جسم محال است، زیرا اگر چنین انطباعی تحقق یابد، صورت معقول یا در یک جزء تقسیمناپذیر منطبع است یا در یک جزء تقسیمپذیر.
ملاصدرا پس از ذکر این برهان در اسفار، میگوید: این برهان بر تجرد نفس از بدن، هم در مقام تعقل و هم در مقام تخیل دلالت دارد، زیرا قوهی خیال نیز مانند قوهی عاقله هم ذات و هم آلت خود را میتواند ادراک کند و افعال خود را بدون مشارکت بدن انجام دهد.
3. برهان سوم ملاصدرا بر تجرد قوهی خیال: اگر آنگونه که عموم حکمای طبیعی معتقدند، صور خیالی در یک روح بخاری منطبع گردند، دو احتمال وجود خواهد داشت: الف) یا هر صورتی محلی معین غیر از محل صورت دیگر خواهد داشت که این احتمال محال است، زیرا یک انسان کتابهای مختلفی را حفظ میکند و کشورها و شهرها و شگفتیهای گوناگون را میبیند، در حالی که صورتهای آنها در حفظ و خیالش باقی میماند، روشن است که روح دماغی توان این امر را ندارد.
وی در منظومهی خود، در این باره چنین سروده است: و انها بحت وجود ظل حق عندی و ذا فوق التجرد انطلق (7، ص: 308) مطلب در خور توجه که نظر صدرالمتألهین را از ابن سینا متمایز میکند این است که نزد ملاصدرا، برهان صرفا میتواند تجرد نفس را به طور کلی برای ما ثابت کند و اگر کسی بخواهد به عمق حقیقت و کیفیت تجرد نفس پی برد، میباید به کشف و شهود پناه برده، از اولیای الاهی مدد جوید."