چکیده:
این مقال شرحی است بر کلام سیدالساجدین در مناجات... . این بحث بازتفسیری بر مفهوم قرب الهی است. قرب گاهی بر مصادیق جسمانی و گاهی بر ادراکات غیرطبیعی و مجرد حمل میشود. این مفهوم از شایعترین اصطلاحات در معارف اسلامی و ادیان توحیدی است. در یک برداشت، قرب به قرب خداوند، قرب جسمانی و مکانی و یا زمانی نیست، بلکه مراد قرب و نزدیکی معنوی به خداست. در برداشت دوم، قرب الهی امری معنوی، واقعی، به معنای در نزد خدا بودن است؛ نه به معنای اعتباری. در برداشت سوم، قرب، به معنای تکوینی است که هم بندگان خدا از آن برخوردارند. اینکه خداوند لحظهبهلحظه افاضه وجود میکند به متوقف بر قرب الهی است. مراد از تقرب به خدا در پرتو عبارات دینی است که انسان به مرتبهای میرسد که خداوند را بهتر شهود و درک میکند. هرچند مشاهده خداوند با چشم دل، دارای مراتبی است.
خلاصه ماشینی:
"اگر از قرب به خداوند سخنی به میان میآید، منظور نزدیکی و قرب معنوی به خداوند است و گرچه این قرب مقایسهشدنی با قرب روحی و معنوی جاری بین انسانها نیست و ما از فهم حقیقت آن عاجزیم، بیشک این قرب در پی اطاعت خدا و انجام رفتاری که مورد رضایت و خشنودی خداوند است، حاصل میشود و در نتیجه این قرب، عنایت و توجه خداوند به بنده جلب میگردد و دعا و درخواست او را اجابت میکند.
تعبیر خانه یا کاخ بهشتی در این آیه و سایر آیات قرآن و نیز کاربرد اسامی و واژگان دیگری که وجود نعمتهایی را در بهشت، مشابه آنچه در دنیا وجود دارد تداعی میکنند، به دلیل سهولت فهم نعمتهای ابدی و بینهایت بهشتی و نزدیک ساختن آن حقایق متعالی و توصیفناپذیر، به افق ذهن گرفتار به عالم ماده و حس ما صورت پذیرفتهاند؛ وگرنه خداوند جسم نیست که جوار و قرب او جسمانی و مادی باشد و آنچه کاخ یا سایر نعمتهای بهشتی معرفی شدهاند، چون نعمتها و امکانات دنیوی محدود نیستند، بلکه بهشت و همه نعمتهایش حقایقی نامحدود و زوالناپذیرند.
این درک و شهود با درک و شناختی که از طریق برهان صدیقین و سایر براهین اثبات وجود خداوند حاصل میشود، متفاوت است؛ چون با آن براهین، شناختی از موجودی غایب که آفریننده جهان است به دست میآید، اما در پرتو علم حضوری، انسان بیاختیار خداوند را شهود میکند و با چشم دل او را میبیند، و البته این شناخت حضوری برای مردم، مقطعی و زودگذر است و آنان در شرایط خاص و بیاختیار به این شهود نایل میگردند."