چکیده:
جامعه، وجود حقیقی و مستقل دارد یا ترکیبی اعتباری است و جز فرد، واقعیت اصیلی وجود ندارد؟ تحقیق حاضر این مسئله را از نگاه استاد مطهری بررسی میکند. ایشان «من» فردی و «من» جمعی، هر دو را اصیل میانگارد و لاجرم جامعه را دارای وجود حقیقی، مرگ و حیات و روح واحدی میداند که در افراد حلول کرده و «من» جمعی آنهاست. از آنجا که ایشان افزون بر شأن فلسفی، یک عالم برجستة دینی شیعه و مفسر قرآن است، کوشیده است تا بیانگر دیدگاه قرآن در این زمینه باشد. بر مدعا و هم بر براهین ایشان نقدهایی وارد شده است. هر چند برخی از این انتقادات قابل رد و انکار است، اما به نظر می رسد در مجموع، قبول وجود حقیقی جامعه چندان آسان نیست و رسیدن به نتیجة نهایی در این زمینه نیازمند تحقیقاتی دراز و گسترده است.
خلاصه ماشینی:
"5. هم فرد اصیل است و هم جامعه؛ دیدگاه شهید مطهری از آن رو که وجود افراد (اجزا) را حال در وجود (کل) ندانسته و برای جامعه وجود یگانهای مانند مرکبات شیمیایی قائل نیست، اصالت فردی است؛ اما از آن رو که ترکیب افراد را از نظر مسائل روحی، فکری و عاطفی، از نوع ترکیبات شیمیایی دانسته و معتقد است افراد در جامعه هویت جدیدی مییابند که همان هویت جامعه است، اصالت جمعی است (مرتضی مطهری، جامعه و تاریخ: 21).
برای مثال، شهید مطهری از یک سو معتقد است جامعه، مانند انسان الکل، وجود ندارد؛ بلکه همان مجموع افراد است و وجود اعتباری و انتزاعی دارد (همان: 19)، از سوی دیگر آن را دارای وجود حقیقی و حیات مستقل معرفی کرده و در جایی دیگر، جامعه را مانند انسان الکل، دارای شخصیت، و روح واحد جامعه را روح الکل، نه کلی (مرتضی مطهری، مجموعه آثار: 13/622).
در نامگذاری و تشبیه، مضایقهای نیست، ولی اگر سخنانی از این قبیل به معنای اثبات دو «نفس» و «من»، در هر انسان باشد به کلی مردود است، زیرا نفس آدمی موجودی است واحد و بسیط که در عین بساطت، دارای مراتب و قوای متعدد میباشد (مصباح یزدی، جامعه و تاریخ از دیدگاه قرآن 1379 81).
3. مجاز بودن برخی بر این باورند که استدلال نقلی شهید مطهری بر اثبات اصالت جامعه، ناتمام است، زیرا مجاز و تشبیه در قرآن بسیار استعمال شده و دلیلی وجود ندارد که آیات مربوط به جامعه از باب حقیقت است، نه تشبیه و مجاز؟ (خلیلی، «اصالت فرد یا جامعه؟ چالش فلاسفه» 1387: 126 - 127)."