چکیده:
از مهم ترین و پیشینه دارترین مباحث علم عرفان، بحث از مراحل و منازل سلوک است. عارفان مسلمان از مراحل سلوک به مقامات، منازل، احوال، درجات، مواقف و... تعبیر نموده و برای تبیین هر یک از این مراحل اصطلاحی ایجاد کرده اند. در واقع، نخستین اصطلاحات عرفان اسلامی مربوط به بیان همین احوال و مقامات و دیگر مراحل سلوک است و گویا چنین بحثی پیشینه ای به بلندای خود عرفان دارد. عبارت های عارفان در بیان این مراحل همسان نیست. آنچه از ظاهر عبارت کتاب های عرفانی برمی آید این است که آنها، هم در شماره مقامات سلوک، و هم در ترتیب آن اختلاف دارند و حتی نه در سرآغاز منازل سلوک اجماعی هست و نه در سرانجام آن. در این مقاله سعی بر آن است که افزون بر بیان پیشینه بحث مقامات و تبیین معنای آن، گزارشی از نظریه های بزرگان عرفان در مورد تعداد، ترتیب، آغاز و انجام مقامات عرفانی ارائه گردیده و تا حد امکان علت اختلاف آنها در مقامات مورد بررسی قرار گیرد.
خلاصه ماشینی:
"/> گرچه سخن قشيري در دوام احوال به معناي توارد احوال درست است، اما اين سخن نميتواند توجيه مناسبي براي قول ابوعثمان حيري باشد؛ زيرا اگر «رضا» از احوال باشد، حيري چهل سال صاحب اين حال بوده و توارد و تزايد دايمي احوال بر سالک غير از اين است که سالک چهل سال صاحب يک حال باشد، بلکه بقاي چهل ساله حيري در «رضا» ميتواند شاهدي بر مقام بودن رضا در حق وي دانست و اين منافات ندارد با آنچه بعضي از عارفان رضا را از احوال شمردهاند؛ چنانکه عزّالدين محمود کاشاني گفته است: منشأ اختلاف اقوال مشايخ( در احوال و مقامات، از اينجاست كه يك چيز را بعضي حال خوانند و بعضي مقام؛ چه جمله مقامات در بدايت احوال باشند و در نهايت مقام شوند؛ چنانكه توبت و محاسبت و مراقبت هر يك در مبدأ، حالي بود درصدد تغيّر و زوال، و آنگاه به مقارنت كسب مقام گردد.
در مقابل بعضي از عارفان احوال را رهزن سالک شمرده و گفتهاند: «چه بسا از هزار حال يک مقام نيز حاصل نشود»<EndNote No="98" Text=" عبدالرحمن الاسيدي، همان، ص63.
شيخ در تعريف مواقف ميگويد: «هيچ منزلي از منازل و منازلهاي از منازلات و مقامي از مقامات و حالي از حالات نيست مگر اينکه بين آنها برزخي است که سالک در آن ميايستد و آن را موقف ناميدهاند و اين همان است که صاحب مواقف، محمدبن عبدالجبار نفري در کتاب خود مواقف از آن سخن گفته است».
"/> برخي تعداد مقامات عارفان را هزار مقام دانستهاند؛ چنانکه حکيم ترمذي در ختم الاولياء از اين هزار مقام سخن گفته است<EndNote No="120" Text=" محمدبن علي بن حسن ترمذي ، ختم الأولياء، ص495.