خلاصه ماشینی:
"بعضی از مورخان و محققان بنا بر دیدگاه خاص خود و در جهت همین دیدگاه سعی در تبیین ماجرای قتل عبد الرزاق داشتهاند اما چون نمیتوان به نظریاتی که بر حدس و گمان متکی است استناد ورزیم،از ذکر این نظریات چشم میپوشیم و تنها این جمله را اضافه میکنیم که با توجه به فرجام کار قیام و همچنین عدم تأیید رهبران قیام به وسیله شیخ حسن میتوان گفت جنگ دو برادر بر سر قدرت بوده است و این وجیه الدین بوده که در فرصت مناسب برادر را از سر راه بر میدارد،همان طور که بعدها شیخ حسن را به همین سرنوشت دچار میسازد.
را در خدمت ؟؟؟؟ قدرت خود در آوردند و بس باعث شد تا ایرانیان «تشیع»را به عنوان ایدئولوژی و علمای شیعه را به مثابهء رهبری خود بپذیرند و گرایش به سوی این هر دو-که تقریبا از سالهای اولیه ورود اسلام به ایران در این سرزمین شروع شده بود-در دوران حاکمیت مغول به اوج خود برسد و وقتی این دو عنصر با شرایط و اوضاع احوال نامساعد حاکم و شرایط سیاسی خفقانآمیز و اوضاع اجتماعی در هم ریخته و پر هرج و مرج ترکیب کند همه چیز برای برپایی یک قیام پیروز فراهم آمد.
در اینجا برای اینکه از کلی گویی پرهیز کرده باشیم به عوامل و نکات مهمی که باعث شد تا مردم این سرزمین رهبری و ایدئولوژی را در طول حاکمیت مغول بیابند و یا گرایش به آن در طول این حاکمیت سریعتر از پیش گردد اشارهای گذرا خواهیم داشت: قرن هفتم و هشتم هجری اوج حاکمیت بیگانگان و بیرحمی و اعمال فشار و تبعیض آنان و اوج اختناق سیاسی و در هم کوبیده شدن نهضتها و اعتراضهای مردمی چون قیام فارس و اران و..."