چکیده:
موضوع پژوهش حاضر زمینههای شکلگیری وزارت دول خارجه است. از زمانی که ارتباط با دول دیگر به عنوان نیازی در جهت پیشبرد امور حکومتی مطرح گردید تشکیل وزارتی که بتواند امور مربوط به سفرا و مامورین خارجه را سامان بدهد ضروری به نظر رسید. تا تاسیس حکومت قاجاریه در ایران و تثبیت قدرت انگلیس و روسیه در جنوب و شمال که مناسبات رسمی خارجی آغاز شد امکان این امر تحقق نیافت؛ از این زمان مسائل و منافع منطقهای قدرتهای بزرگ باعث گسترش ارتباطات خارجی گردید که پیامد آن همان تشکیل وزارت دول خارجه در سال (1239ق) است. شناخت بسترها و زمینههای تشکیل این وزارت مسألة این پژوهش و شیوة تحقیق در آن وصفی و مبتنی بر منابع کتابخانهای است. نتیجه به دست آمده نشان میدهد دگرگونی مناسبات سنتی خارجی و سیر آن به سوی آغاز روابط رسمی خارجی سبب شکلگیری وزارت خارجه شد و این وزارت در شخصیت وزیر دول خارجه متجلی گردید.
خلاصه ماشینی:
"انتظاری که از عنوان وزارت دول خارجه میرود آن است که تمامی امور مربوط به اتباع، سفرا و دیگر مامورین دول خارجه، امور تجارتی و قراردادها در قالب یک دستگاه منظم دیپلماتیکی را بر عهده داشته باشد اما آیا در دوران وزارت میرزا ابوالحسنخان چنین توقعی حاصل میشود؟ در جواب باید گفته شود که نه؛ ماهیت حکومت قاجاریه به واسطهی عجین شدن با استبداد، استقلال یک وزیر را بر نمیتابد در ضمن هنوز ابتدای تاسیس چنین وزارتی در ایران است و نو پایی آن را نیز میتوان عامل برآورده نشدن چنین توقعی به شمار آورد این درحالی است که اروپا بعداز سپری شدن قرن شانزدهم میلادی- تا این زمان دول اروپایی به واسطۀ درگیری های داخلی از استحکام و استقلال قوانین سیاسی برخوردار نبود و این دول هنوز به تصور و خیال شیوههای مراودات سیاسی نائل نگشته بودند- چون روابط سیاسی و مناسبات پولتیکی دولتهای اروپایی رو به ترقی و استحکام نهاده بود ضرورت لزوم بصیرت و اطلاع از حال دیگر دول را احساس کرده و به همین لحاظ شروع به ارسال مامورین موقتی و دائمی نزد یکدیگر نمودند وبه تدریج وزارت خارجه به واسطه اهمیتش استقلالی به دست آورد."