خلاصه ماشینی:
"(قائم مقامی/ 44، 1356) (2) نشان دادن عقده حقارت با توجه به این که زن در طول تاریخ به شکل های گوناگون تحت فشار خرده فرهنگ ها و تعصبات خشک بوده، همین موجب عقدة حقارت برای زنان گردیده است و به محض اینکه فضای نسبتا آزادی برای آنان فراهم گردد، به زعم خود، با بی حجابی حقارت خود را درمان می کنند.
اسلام در نگاه دقیق خود برای حفظ حریم عفت عمومی،جلوگیری از شیوع فحشا و فساد، کنترل غریزه شهوت، پیشگیری از هدررفتن انرژی ها و رکود بازار اقتصادی و علمی، ارزش نهادن به کرامت انسانی زن که یک دوم نیروی انسانی جامعه است و جلوگیری از نگاه جنسیتی و ابزاری مرد به زن، جلوگیری از فروپاشی خانواده ها و ایجاد نسل بی پایه و اساس، ایجاد آرامش روانی در سطح جامعه و در یک جمله «آزادی واقعی زن از قید هوسها» مساله حجاب را بیان کرد.
از دیدگاه روان شناسی وجود حجاب یک پدیده دینی همراه با مولفه های عقلانی است که احساس بودن ویا نبودن آن بستگی به پرداخت شخصیت انسان دارد که شکل گیری شخصیت در دوران نوجوانی وجوانی است واین خود به خود اهمیت این حوزه از تفکر واندیشه را نشان می دهد .
حجاب یعنی حفظ حرمت وارزشهای وجودی خود وهویت یعنی شناخت خود به عنوان یک موجود برتر که دارای اندیشه وتفکر است و ماهیت او این گونه است(یا پسر ویا دختر است)و باید برای آینده برنامه داشته باشد ودوست دارد در آینده مشکلات مهم زندگی دیگران را مرتفع نماید والبته خود در خوشبختی تمام باشد هنگامی که مسیر درست تربیت برای زندگی نوجوان پی ریزی شد و او به شناخت کلی از خود رسید در این زمان متوجه می شود که حجاب نیز یکی از مولفه های هویت اوست ."