چکیده:
موفقیت در کار و زندگی متاثر از نوع نگرش انسان به خود و جهان پیرامون است . این نگرش می توا نــد بد بینانه یا خوش بینانه باشد. در نگرش بد بینانه جهان سراسر شر محض است و طبیعی است که انتظار موفقیت فرد نزدیک به صفر است. اما بر اساس نگرش خوش بینانه، فرد جهان هستی را خیر محض می پندارد. آیات قرآن کریم و سخنان اهل بیت(علیهم السلام)این نوع نگرش را تایید می کند.با این نگرش موفقیت فرد به شدت افزایش پیدا می کند.عوامل متعددی وجود دارد که زمینه ساز مثبتاندیشی بوده و در بروز آن موثرند.یک انسان باایمان میداند که با کمک خدا شکست هیچ گاه مفهوم و معنایی نخواهد داشت. یکی از زمینه هایی که در سوق دادن تفکر انسان به سوی نگرش مثبت یا منفی نقش بسزایی دارد فرهنگ خانواده و اجتماع است. هم چنین تفکر مثبت نیازمند تلاش و سخت کوشی است. در واقع مثبتاندیشی همراه با عمل کردن است که ثمر میدهد،ونیز با قدرت اراده می توان باورهای غلط ذهنی خود را تغییر داده،وباتلاش هدف مند،باایمان به خداوند تحولات اساسی در مسیر زندگی ایجاد نمود. در این پژوهش به بررسی برخی زمینه های بروز مثبت اندیشی از دیدگاه قرآن کریم وروایات اهل بیت (علیهم السلام) می پردازیم.
خلاصه ماشینی:
"مسلما افراد بسیار موفق هم در طول زندگی بارها با حوادث ناگوار و شکست و ناکامی و تلخی ها مواجه شده اند، اما تفاوت یک فرد موفق با ناموفق این است که فرد موفق شکست را به چشم شکست نمی نگرد بلکه آن را به منزله راهی می بیند که به موفقیت ختم می شود، سپس سعی میکند آن را بهعنوان یک تجربه تلقی کرده و به دنبال راه های دیگر می رود.
معاشرت با این قبیل افراد که فضایل اخلاقی را به صورت فعال و محسوس دارا هستند از یک طرف سبب تقویت قوای روحی انسان شده و اراده او را در جهت تحصیل آن صفات تقویت میکند و از طرف دیگر، شخص با دقت در اعمال و رفتار و حالات آنها میتواند الگوی زنده فضیلت را در وجود آنان مشاهده نماید که همین امر او را در اقتباس فضایل بسیار یاری میکند ».
تکلیف انسان در حد توانایی اوست از سوی دیگر خداوند وعده میدهد که وقتی در حین کار و تلاش با سختی و مشکلات مواجه می شوید بدانید که بعد از این دشواری ها آسانی ها در پیش است و همچنین خداوند هر کس را به اندازه تواناییش تکلیف می فرماید : (لایکلف الله نفسا الا اتیها سیجعل الله بعد عسریسرا ( خدا هیچ کس را جز به اندازه ای که به او داده تکلیف نمیکند.
همچنین بهره مندی انسان بعد از مردنش از استغفار مؤمنین و اعمال صالح و خیراتی که برایش می فرستند، آن نیز مربوط به سعی جمیل خود آدمی است که در زندگی در زمره مؤمنین قرار گرفته و ایمان مؤمنین را تأیید کرده و اثرش این شده که هرچه عمل خیر آن مؤمنین انجام دهند او نیز به قدردخالتش سهیم میگردد."