چکیده:
آغاز امامت امام کاظم علیه السلام همزمان با فراگیری چالش جانشینی در اذهان شیعیان امام صادق علیه السلام بود. مطالعه روایات معصومین نشان می دهد طراحی ویژه اهل بیت علیهم السلام به گونه ای صورت گرفته که در زمان بروز چالش، اصول شناخت امام در اختیار مردم باشد. نص، علم و ودائع امامت از جمله ابزارهای رفع حیرت است. باور عمومی جامعه بر خود معرفی امام، استوار است، در حالی که تعالیم اهل بیت به همراه خواص اصحاب، تأثیر گذاران اصلی صحنه به شمار می روند. این مقاله جستاری در آسیب شناسی این چالش است.
خلاصه ماشینی:
"گرچه بحث از این ودائع و تعداد آن و محتویاتش گسترده و خارج از حوصله این نوشتار است، اما به گزارش هایی از معرفی آن به عنوان معیار جانشین امام اکتفا می کنیم: احمد بن محمد بن ابی نصر بزنطی می گوید: به ابوالحسن رضا علیه السلام گفتم: هنگامی که امام می میرد به چه چیز امام بعدش شناخته می شود؟ فرمود: «امام علامت هایی دارد از جمله آن، فرزند بزرگ تر بودن و دارای فضل و وصیت است، و بر سایر مدعیان پیشی می گیرد.
احتمال می رود نقل این گزارش توسط منصور بن حازم به قرینه عبارت «و عبدالله بن جعفر جالس معنا» مربوط به بعد از شهادت حضرت صادق علیه السلام و جریان فطحیه باشد اما این تحلیل پسینی نشان می دهد اصحاب به این نکته توجه داشته اند که نص امام مقدم بر معیاری همچون سن است.
(68) به عنوان نمونه روایت سوم این باب چنین است: عقبه بن خالد اسدی می گوید: از امام صادق علیه السلام شنیدم که فرمود: «امر امامت خود را به خدا واگذارید نه به مردم، چراکه آنچه از آن خداست پس برای خداست، و آنچه از آن مردم است خدا در آن دخالت نمی کند.
در این بخش ضمن مطالعه شخصیت این عناصر تأثیرگذار به نقش ایشان در ابراز و اثبات جانشینی امام کاظم علیه السلام می پردازیم: 1ـ 5 ـ اهمیت حضور خواص : در این دوره، متکلمینی همچون هشام بن سالم، ضمن درک مسیر اصلی جریان امامت یک خصیصه دیگر نیز دارند و آن هم روحیه پرسشگری و رصد مبانی است که همراه با نقد و سؤال از برخی شاخصه ها و روایات وارد شده از اهل بیت علیهم السلام می باشد."