چکیده:
ماده «سرف» و مشتقات آن در لغت به معانی گوناگون آمده است. این واژه مشترک معنوی است و تمام معانی آن به «تجاوز از حد» بر می گردد. اسراف فقهی نسبت به لغوی قلمرو محدودتری دارد و شامل هر گونه زیاده روی نمی شود. محقق نراقی به دو قسم از اسراف اتلافی و هزینه ای یا تخصیصی اشاره می کند. اسراف اتلافی به این معناست که کالا بدون علت موجه و بدون استفاده اتلاف شود. انفاق مال به مقداری که انفاق کننده محتاج شود از مصداق های اسراف تخصیصی است. در این نوع اسراف مال تلف نشده؛ بلکه مالکیت آن به گونه ای به دیگری منتقل شده که از نظر شرعی اسراف شمرده می شود. روایت ها، اسراف و تبذیر را جزو گناهان کبیره شمرده اند.با بهره گیری از آیه ها و روایت ها می توان اتلاف و تضییع، مصرف بالاتر از سطح زندگی عمومی، مصرف فراتر از توان مالی یا شان، بخشش بیش از حد، صرف مال در معصیت و عدم رعایت اولویت در به کارگیری سرمایه های شخصی و ملی را به عنوان معیار برای شناسایی اسراف استفاده کرد.
The word “sarf” and its derivatives have different meanings in literature. However all meanings are referred to “going beyond the limits”. Its meaning in fiqh has a limited scope and does not contain any “going beyond the limits”. Naraghi points to the two categories of Israf: dispositional and cost or allocated. Dispositional Israf means that a commodity is disposed without a justified reason and without using it. Charity in such a way that the person who gives up becomes needy is cost israf. In this kind of israf، the commodity is not wasted، but its ownership is transferred to another one in a way that is considered israf from the sharia viewpoint. Narratives count israf as big sins.
Studying verses and narratives، we can use wastage، consumption beyond the public life level، consumption beyond the financial potential، exorbitant forgiveness، using the wealth in doing sin and ignoring priority in using personal and national capital as criterion for identification of israf.
خلاصه ماشینی:
باتوجه به اینکه هسته خرما یا دور ریختن آب تهلیوان در عصر صدور روایت و در مدینه به علت کمی ارزش،مال شمرده نمیشده است(مجلسی،1406 ق،ج 3،ص 195)و با لحاظ تعلیل روایت،میتوان گفت اتلاف در هر چیزی که قابلیت استفاده برای رفع نیازی را داشته باشد اسراف خواهد بود(نراقی،1417 ق،ص 633).
وی تصریح میکند که این سطح عمومی یکسان نبوده و در درون خود سطوح گوناگونی دارد و برخلاف نظام سرمایهداری،بهگونهای نیست که باعث تفاوت فاحش بین اقشار جامعه و پدید آمدن فاصله طبقاتی شود(همان)؛بنابراین سطحی از مصرف که فاصله قابلتوجهی از سطح عمومی زندگی افراد جامعه داشته باشد اسراف شمرده میشود.
قرآن کریم خطاب به پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله و سلم دراینباره میفرماید:{/«و لا تجعل یدل مغلولة إلی عنقک و لا تبسطها کل البسط فتقعد ملوما محسورا»/}(اسراء:29)؛یعنی هرگز دستت را بر گردنت زنجیر نکن(و ترک انفاق و بخشش نکن)و بیش از حد(نیز)دست خود را نگشا تا مورد سرزنش قرار گیری و از کار فرو مانی!به نظر بسیاری از مفسران موضوع آیه شریفه اسراف است(طوسی،[بیتا]،ج 6،ص /470طبرسی،1372،ج 6،ص 634).
میتوان بهگونهای دیگر عمل حضرت را توجیه کرد و گفت آنچه که بهصورت مستفیض نقل شده انفاق تمام اموال بهوسیله حضرت است،احتمال دارد این انفاق منجر به فقر نشده باشد؛چهبسا امام علیه السلام درآمد قریبالوصول داشته که با اتکا به آن اینکار را انجام داده است؛بنابراین جمع بین این دو دسته از آیهها و روایتها(ادله ایثار و ادله اسراف)مشکل است تاجایی که محقق بحرانی رحمه الله میگوید:«اخبار وارد در این باب و نیز آیههای قرآن کریم بهشدت متعارض هستند و جمع بین آنها بهگونهای که رفع تنافی شود بسیار مشکل است»(بحرانی،1405 ق،ج 13،ص 147).