چکیده:
از روایت های تفسیری اهل بیت از جمله روایـت هـای تفسـیری امـام رضـا چنـین برمیآید که آن بزرگواران درصدد تعلیم مبانی و روش صحیح تفسیر قرآن کـریم بـه پیـروان خود بودند، تا در زمان غیبت نیز بتوانند با بهره گیری از این مبانی و روش صـحیح تفسـیری از قرآن کریم بهـره بـرده ، راه هـدایت را از آن در هـر زمـان و شـرایطی بیابنـد. از واکـاوی روایت های تفسیری ماثور از امام رضا(ع ) چنین برمیآید که مبانی تفسیری عبارت اند از: تحریف ناپذیری، اعجاز، جاودانگی، هدایتگری قرآن کـریم و علـم قرائـت . روش هـای تفسیری که از این روایت ها به دست میآید عبارت اند از: تفسیر آیه با اسـتناد بـه آیـه نظیـر، تفسیر آیه با استناد به روایت های تفسیری، تفسیر آیه با تبیین واژگان غریـب ، تفسـیر آیـه از طریق سبب نزول ، تفسیر آیه با اظهار قیود مقدر، تفسیر آیـه بـا تعیـین مخاطـب ، تفسـیر بـا روش استنطاق القرآن ، تفسیر آیه به روش بیـان مصـادیق ، تفسـیر آیـه بـه روش بیـان علـل گزاره ها، تفسیر آیه به روش همنشینی، تفصیل قصص القرآن ، تاویل آیه های متشابه و جـری و تطبیق .
خلاصه ماشینی:
مبانی و روش تفسیر رضوی مهدی ایزدی چکیده (ع ) از روایت های تفسیری اهل بیت از جمله روایـت هـای تفسـیری امـام رضـا چنـین برمیآید که آن بزرگواران درصدد تعلیم مبانی و روش صحیح تفسیر قرآن کـریم بـه پیـروان خود بودند، تا در زمان غیبت نیز بتوانند با بهره گیری از این مبانی و روش صـحیح تفسـیری از قرآن کریم بهـره بـرده ، راه هـدایت را از آن در هـر زمـان و شـرایطی بیابنـد.
در روایتی منقول از امام رضـا(ع )، آن بزرگـوار بـه واسـطۀ پدر گرامیش از امام صادق (ع ) نقل کرد که فردی از آن حضـرت پرسـید: «چگونـه اسـت کـه هرچه قرآن بیشتر خوانده می شود و در آیه هایش تدبر می گردد بر تازگی آن افزوده می شود؟» حضرت فرمود: لان الله تبارک وتعالیلم یجعل لزمان دون زمان و لالناس دو ناس فهوفیکـل زمان جدید و عندکل قوم غض الی یوم القیامۀ؛ زیرا خداوند قـرآن را بـرای زمـان و مردمان خاصی نازل نفرموده ، لذا قرآن در هر زمان جدید و برای هر قـومی تـا روز قیامت تازه است (صدوق ، بی تا: ٨٧).
تبیین این موضوع در روایت هـای تفسیری امام رضا(ع ) به عنوان یکی از روش های تفسیر رضوی ، نمایان است .
بیان وجه تسمیۀ برخی از مفردات قرآنی از دیگر مصادیق این روش اسـت چنـان کـه در روایت های مأثور از امام رضا(ع ) در این خصوص مشاهده می شود کـه آن حضـرت بـه بیـان وجه تسمیۀ «اولوالعزم » در آیۀ ٣٥ سورة احقاف (صدوق ، بی تا، ج ١: ١٢٢) «امی » (مجلسی ، ١٤٠٣ق ، ج ١٦: ١٣٣).