چکیده:
در میان مستشرقان برخی برای کم اعتبار جلوه دادن قرآن ودین اسلام سعی بر آن دارند تا نشان دهند قرآن از عهدین استفاده نمودهاست. برای پژوهشگران این سؤال مطرح است که چقدر مشابهت میانقرآن و عهدین وجود دارد که چنین ادعایی میتواند مطرح شود. کتاب"قرآن و کتاب مقدس؛ درون مایههای مشترک" کتابی است که میتواندتا حدودی به این سؤال پاسخ دهد. در این نوشتار به کتابشناسی آنپرداخته میشود. در انتها نیز به چند نقد عمده اکتفا شده است.
خلاصه ماشینی:
"فصل دوم از دفتر اول نیز در پنج عنوان به مبحث تثلیث پرداخته شده است: نصوص قرآنی در نفی اصل جسمی مسیحی، خاستگاه اصل تثلیت، بدعتها، نقد اصل تثلیت از سوی نویسندگان مسلمان، متون مورد استشهاد ماراچی.
در فصل دوم نیز به پیامبران اشاره دارد که در دو عنوان کلی بدانها پرداخته است: محمد صلیاللهعلیهوآله و پیامبران پیش از اسلام که نام آنان در قرآن آمده است که عبارتند از: عیسی و مادرش مریم، آدم، ادریس، نوح، ابراهیم و لوط، یوسف پسر یعقوب، موسی، نخستین شاهان اسرائیل، سه تن از انبیاء بنی اسرائیل، شخصیتهای غیر توراتی.
در بخش دوم از دفتر چهارم قرآن به مثابه اساس و پایه نخستین سلوک انسانی معرفی شده است: در این بخش نیز به بیان هشت مورد میپردازد: مفهوم خیر و شر، آزادی و مسئولیت، تقدیر، گناه، دیدگاه داوری و اخلاق قرآنی، آیا خداوند علت و عامل گمراهی کافران است، طبقهبندی اعمال انسانی بر اساس قرآن، توبه و عفو الهی.
به نظر ایشان، هر چند بنیاد پیام قرآنی تأیید وحدانیت خداوند است ولی باید گفت هیچ نکتهای را در آموزه وحدانیت خدا تغییر نداده است؛ زیرا قرآن اسلام را به عنوان کیش ابراهیم، پدر مؤمنان ـ همو که مسلمانان را مسلمان نامیده است ـ معرفی میکند.
(دنیز ماسون، ص 787) در ذیل مبحث طبقهبندی اعمال انسانی بر اساس قرآن نیز ضمن توضیح ماده «کتب علیکم» میگوید: این تعبیر پنج بار در سوره بقره ذکر شده است که یکی از آنها را درباره وصیت میداند و معتقد است بر همه مسلمانان واجب است."