Abstract:
تلاش پژوهش حاضر بر استخراج وجوه بینامتنی قرآنی در کتاب گرانسنگ مقامات حمیدی بوده است. موارد احصایی شامل هفت نوع رابطه بینامتنی مشتمل بر سه نوع واژگانی: «بینامتنیت واژگانی از نوع برآیند سازی»، «بینامتنیت واژگانی از نوع وامگیری»، «بینامتنیت واژگانی از نوع ترجمه»، و چهار نوع متنی: «بینامتنیت کامل متنی»، «بینامتنیت کامل متنی با اثرپذیری از اسلوب قرآن کریم در جمله بندی»، «بینامتنیت کامل تعدیلی» و «بینامتنیت کامل تعدیلی با اثرپذیری از اسلوب قرآن کریم در جمله بندی»بوده است. این روابط بینامتنی میزان تاثیرپذیری عبارات و جملات کتاب مذکور از مفاهیم و عبارات کتاب مقدس مسلمانان -که از دیرباز منبع الهامبخش ادبا و نویسندگان مسلمان بوده- را مشخص نموده است. مقامات حمیدی، اثر فاخر دوره های مصنوع و متکلف نویسی، حاوی موارد معتنابهی از عبارات عربی است که در خلال این عبارات، موارد متعددی از بهره گیری مستقیم و غیر مستقیم از مفاهیم و عبارات قرآنی به چشم میخورد. در این بررسی که به مدد تسلط سطحی نویسنده بر ظاهر قرآن کریم(حافظ قرآن) با تشخیص عبارات عربی غیر قرآنی و نیز عبارات مختلط عربی-قرآنی به صورت دقیق انجام شده است، با برشماری موارد بینامتنی قرآنی در شاخه های مزبور، میزان تاثیرپذیری مولف از قرآن کریم به تفکیک، مشخص شده و در نهایت با مقایسه فراوانی این بینامتنیتها، مشخص گردید که بینامتنیت واژگانی وامگیری بیشترین، و بینامتنیت کامل تعدیلی با اثرپذیری از اسلوب قرآن کریم در جمله بندی، کمترین بسامد را در اثر قاضی حمیدالدین به خود اختصاص داده است.
In the present study, an attempt has been made to extract the Quranic intertextual features in the valuable book of "Maghamat e Hamidi". Items found include 7 intertextual relations included 3 lexical types: " Lexical intertextuality of Constructive Type", " Lexical intertextuality of Borrowing Type" and " Lexical intertextuality of Translation Type" and 4 TTTT TTTT:TTTTT TTTTTTT TTTTTTTTTTTTTTTT, T TTTT TTTTTTT TTTTTTTTTTTTTTT influenced by Quran", "Full modulus intertextuality" and "Full modulus intertextuality influenced by Quran". In the types of these intertextual relationships the influence of the terms and sentences of the said book from Muslim Bible concepts and expressions-so has long been a source of inspiration for Muslim literatures and writers- has been examined. Maghamat e hamidi, a great product of commitment writing, there are significant cases of Arabic expressions, among which are many cases of direct and indirect use of Quranic terms and phrases. In this study, -is done precisely with the help of the author's superficial mastery over the appearance of the Qur'an (the keeper of the Qur'an) and by distinguishing between non-Qur'anic Arabic expressions and mixed Qur'anic Arabic expressions- the influence of the author from the Quran has been determined separately by counting the intertextual cases of the Quran in these types. Finally by compairing the frequency of different types of intertextual relations, it was found that " Lexical intertextuality of Borrowing Type" the highest frequency and "Full modulus intertextuality influenced by Quran" had the least frequency in Maghamat e hamidi.
Machine summary:
در اين بررسي که به مدد تسلط سطحي نويسنده بر ظاهر قرآن کريم (حافظ قرآن ) با تشخيص عبارات عربي غير قرآني و نيز عبارات مختلط عربي-قرآني به صورت دقيق انجام شده است ، با برشماري موارد بينامتني قرآني در شاخه هاي مزبور، ميزان تأثيرپذيري مؤلف از قرآن کريم به تفکيک ، مشخص شده و در نهايت با مقايسه فراواني اين بينامتنيتها، مشخص گرديد که بينامتنيت واژگانيِ وامگيري بيشترين ، و بينامتنيت کامل تعديلي با اثرپذيري از اسلوب قرآن کريم در جمله بندي، کمترين بسامد را در اثر قاضي حميدالدين به خود اختصاص داده است .
» (سبک شناسي، بهار: ص ٢٤٨)به قول مصحح کتاب ، آقاي انزابينژاد، «در اين گونه نوشته ها [مقامه ها] نويسنده پيش از آنکه هدفي از درونمايه نوشته داشته ، و بيش از آنچه محتواي اثر مورد نظر باشد، توجه به آرايه هاي صوري و ظاهري سخن دارد» (پيشگفتار مقامات حميدي) بينامتنيت ، نظريه اي است که توسط ژوليا کريستوا، با الهام گيري و ترکيب نشانه شناسي سوسور و مکالمه گرايي باختين ابداع شده و ارتباط متنهاي مختلف را باهم بررسي ميکند.
(رجوع شود به تصویر صفحه) (رجوع شود به تصویر صفحه) ٢-١- وام گيري در مواردي که واژه يا ترکيبي قرآني با همان ساختار عربي خود، بي هيچ دگرگوني، يا با اندک دگرگوني لفظي يا معنوي، بيآنکه ساختار عربي آن آسيبي ببيند، به زبان و ادب فارسي راه يابد؛ ارتباط ايجاد شده بين متن حاضر و متن غايب (قرآن کريم ) را بينامتني واژگاني وامگيري ميناميم .