Abstract:
کتاب طعم گس خرمالو از زویا پیرزاد در سال ۱۳۷6 منتشر شد و مورد توجّه بسیاری قرار
گرفت. هدف از این پژوهش» نقد جامعهشناختی این اثر و مطالعة چگونگی بازنمایی جامعه در جهان
تخیّلی داستانهای کوتاه این مجموعه است. نقد جامعهشناختی ادبیّات یکی از شیوههای کاربردی در
تحلیل متون ادبی بهویژه رمان است که تناظر میان ساختار اجتماع و ساختار زیباییشناختی داستان را
بررسی میکند. در نقد این اثر» آرای جورج لوکاچ بنیانگذار این رشته و شیوة ساختگرایی تکوینی
لوسین گلدمن مبنای کار بوده است. نتایج بهدست آمده از روش تحلیلی - توصیفی نشان میدهد که
دغدغة اصلی پیرزاد» ترسیم سیمای زن در جامعه و پیمودن مسیر تحولی است که با خودآگاهی آغاز
میشود و به تغییر در جایگاه اجتماعی میانجامد. او به عنوان نویسندهای رثالیست به خوبی توانسته
است در داستانهای خود» ورود مجدد مدرنیته به ایران پس از جنگ» تغییر ارزشهاء شکاف نسلی؛
افزایش سهم زنان در فعالیتهای اجتماعی و به طور کلی روند دگرگونی جامعة ایرانی را نشان دهد؛
روندی که در نهایت به تغییراتی اساسی در نیمه دهد هفتاد منجر شد. همچنین تایید میشود که این
شیوه نقد ابزارهای لازم را برای تحلیل و تفسیر داستان کوتاه فارسی» در اختیار دارد.
Machine summary:
نقد جامعهشناختی ادبیّات یکی از شیوههای کاربردی در تحلیل متون ادبی بهويژه رمان است که تناظر میان ساختار اجتماع و ساختار زیباییشناختی داستان را بررسی میکند.
او به عنوان نویسندهای رئالیست به خوبی توانسته است در داستانهای خود، ورود مجدّد مدرنیته به ایرانِ پس از جنگ، تغییر ارزشها، شکاف نسلی، افزایش سهم زنان در فعالیتهای اجتماعی و به طور کلّی روند دگرگونی جامعة ایرانی را نشان دهد؛ روندی که در نهایت به تغییراتی اساسی در نیمة دهة هفتاد منجر شد.
دراینمیان، نویسنده فردی برجسته است که ساختارهای اثرش با ساختارهای گروهی که به آن گرایش دارد، مشابه است، زیرا «یک اثر ادبیِ آفریده شده توسّط نویسنده، از جامعه و فرهنگ جداییناپذیر است» (ساعی، 1392: 23) و ساخت اجتماعی آثار ادبی باعث میشود میدان تولید ادبی، موقعیّت مناسبی برای نمایش ساختارهای گوناگون اجتماعی باشد.
در بخش نقد جامعهشناختی این آثار (که بیشتر بر رمانهای پیرزاد تمرکز دارد)، محتوای اجتماعی متن مورد توجه قرار گرفته و شگردهای زیباییشناختی در قالب تحلیل سبکشناسی ارائه شده است.
آنچه اهمّیّت دارد، این است که چرا پیرزاد چنین موقعیّتهایی را برای ساختن داستانهایش انتخاب کرده است؟ و محتوای مشترک تمام این داستانها چیست؟ گفتمان غالب داستانهای مجموعه، بیان احساسات و مسائل مربوط به زنان است؛ گروه بزرگی از جامعه که هنوز خود را باور نکردهاند، امّا دیگر مثل نسلهای قبلی نسبت به این قضیّه بیاعتنا نیستند و میخواهند دیده شوند.
به کار گیری شیوة ساختگرایی تکوینی و بررسی تناظر ساختار اجتماع و ساختار طعم گس خرمالو نشان داد که داستانهای پیرزاد بر محور چالشهای زندگی زنان ایرانی بعد از انقلاب میچرخد و جهاننگری و آگاهی این گروه، بهطور خاص و طبقة متوسّط شهرنشین، بهطور عام را بیان میکند.