خلاصة:
پژوهش حاضر به جایگاه علم طب در طبقهبندی علوم پرداخته است تا روش لازم جهت کسب تخصص و مراتب تدریس آن علم برای استاد و دانشجو معین گردد. نتیجه تحقیق نیز گویای این است که علم طب همواره در شاخه علوم غیر دینی (غیر شرعی) و در شاخه فرعی از علوم طبیعی و در حوزه حکمت نظری و از علوم آلی و عقلی (فلسفی) و غیرعملی (نظری) ردهبندی شده است. طب نظری نیز مقدمه شناخت طب عملی است اما، بدون آموزش طب عملی، طب نظری از حیطه حکمت خارج است. پس نظام آموزش طب به دلیل ماهیت دنیوی آن باید زیر نظر مستقیم نظام آموزشی شرعی رشد و نمو کند و طبیب باید در علوم شرعی نیز مرتبهای از تخصص و تبحر را کسب نماید تا سعادت دینوی و اخروی او تامین شود و از طرف دیگر از انحرافات جدی ناشی از علم صرفا دنیوی نیز جلوگیری گردد.
ملخص الجهاز:
"دانش طب و طبقهبندی علوم در تمدن اسلامی سید ماهیار شریعت پناهی 1 چکیده واژگان کلیدی طرح مسئله از همان آغاز تاریخ علم، در یونان باستان، تنها فلسفه بهعنوان یک دانش مطرح و این دانش نیز شامل مجموعهای از معرفتهای نظری و عملی بوده است.
1 پس بررسی جایگاه علم طب در طبقهبندی علوم در تمدن اسلامی ضرورت دارد؛ زیرا از طرفی دانش طب حداقل در سه قرن اول تمدن اسلامی، محتوا و ماهیتی تقریبا غیر اسلامی داشته و از یونان و ایران باستان متاثر بوده است و ابا توجه به جامعه نوپای اسلامی، باید این دانش نیز جایگاه خود را در سلسله مراتب معرفتی مییافت.
1 در این نگرش برای کسب علم طب، دانشجو ملزم است برتری و اولویت واجب عینی را بر یادگیری علم طب همواره حفظ و سیر تدریجی در خواندن علم طب را رعایت کند؛ زیرا علم طب خود از نظر برتری، نسبت به دیگر علوم واجب کفایی، مراتب گوناگونی دارد.
البته هر دو شاخۀ طب، علماند به این معنا که هر دو با تعلیم و تربیت حاصل میشوند و هدف نیز از تعلیم طب علمی (نظری) تنها آشنایی «بدون قصد مباشرت عمل» است، مانند علم به امور طبیعیه و علم به احوال بدن انسان، مثل علم به اقسام تبهای اصلی سهگانه و طب عملی آموختن و آشنایی با «کیفیت عمل است برای مباشرت آن، نه نفس مباشرت»، مانند علم حفظ الصحه و علم به کیفیت معالجه امراض، مانند فصد کردن."