خلاصة:
مفهوم ولایت در نظام و ساختار اندیشۀ صوفیانه، همواره یکی از اصلیترین بنمایههای فکری این بنای برین بوده است. با اندکی تأمل در تاریخ تصوف درمییابیم که هر چه از سالهای نخستین تولد تصوف به عنوان یک نظام عقیدتی و فکری بیشتر گذشته، بر فربهی و فزونی این معنا افزوده شده است. این گستردگی پس از ابنعربی به جایی رسید که عرصه را بر دیگر مفاهیم محوری در این نظام معنوی تنگ کرد. اندک اندک فزونطلبی نظریۀ ولایت کار را به جایی کشاند که آن را بر نبوت ترجیح دادند و بر صدر معارف نهانگرایان نشاندند تا اینکه در قرن دهم، شیخ احمد سرهندی با پشتوانۀ دانش عقلی و نقلی و بینش کشفی و شهودی خویش، ضمن نقد نظریات گذشته، تعاریف تازهای از ولایت و نبوت عرضه کرد که در تاریخ طایفۀ متصوفه بیسابقه بود. او در عین حال که معنای نبوت را از ولایت برتر میدانست، از پرورش نظریۀ ولایت غافل نماند و مراتب تازهای در ولایت، تعریف و تبیین کرد. این مقاله میکوشد تا به شیوۀ تحلیلی ـ توصیفی و به اختصار، مبانی نظری عقاید وی را در باب منازل سلوک، ولایت و نبوت، و حقیقت شریعت بررسی کند.
ملخص الجهاز:
پس بنا بر نظر او، سیر در دایرـه ولایت صغری، تا زمانی که سالک به ظل اسـمی کـه مبدأ تعین اوست نرسیده باشد، هنوز سیر الیلله به حساب می آید و سـفر دوم موسـوم بـه سیر فیلله ، زمانی آغاز می شود که سالک بعد از رسیدن به مبدأ تعین خویش ، سیر در اسما و صفات حضرت واجب الوجود را آغاز کند.
سیر فیلله در اندیشـه شیخ احمد فراتر از مراتب ولایت اولیاست و مربوط به ولایت انبیا و فرشتگان است که خود از مقـدمات رسـیدن بـه کمالات نبوت محسوب می شوند.
در دیدگاه او، کمالات مرتبـه نبوت درجه ای فراتر از مقامات ولایت است ؛ چرا که در این دایره آنچه تجلی ذاتـی برقـی (زودگذر) بود، دائمی می شود و سالک از ظلال درمی گذرد و به مشاهدـه اصل نایل می شود.
پیش از این هم اگر چه در دایرـه ولایت کبری و علیا سالک به سیر در اصل اسما و صفات خداوندی محظوظ بود، هنوز در حجاب اسما و صفات گرفتار بود، در حالی کـه «کمـالات نبوت عبارت است از تجلی ذاتی دائمی بـدون حجـب و پـردـه اسـما و صـفات » (نقشـبندی مجددی، ١٣٨٦: ٣٤٠).
٥. کمالات نبوت ، کمالات رسالت ، کمالات اولوالعزم در اندیشـه شیخ ربانی، سیر و صعود سالک و حصول کمالات و فضایل ، با گذشتن و قطـع دایرـه کمالات نبوت به پایان نمی رسد؛ چرا که دایرـه کمـالات نبـوت ـ کـه بـرای سـالک عبارت از تجلی ذاتی دائمی بود ـ خود به سـه مرتبـه کمـالات نبـوت ، کمـالات رسـالت ، کمالات اولوالعزم تقسیم می شود.