خلاصة:
ضمیر از عناصر دستوری است که در جمله جانشین اسم میشود (فرشیدورد، 1380: 249). ضمایر در متن برای ارجاع به مرجع یا گزارهای مشخص و در خارج از متن، برای اشاره به مصداقی مشخص به کار میروند (براون ویول، 1983). در الگوهای ساخت اطلاع جمله، ضمیر عموما از عناصر اطلاعی محسوب میشود و معمولا اطلاع کهنه را بازنمایی میکند (پرینس، 1981، لمبرکت 1994، هالیدی و متیسن 2004). این مقاله قصد دارد تا به توزیع صورتهای مختلف ضمیر در قلمرو مبتدا و کانون بپردازد و حضور ضمیر را در ساختهای تقابلی و غیرتقابلی مقایسه نماید. در این رابطه مقولههای معرفگی، تشخیصپذیری و فعالبودن نقش مهمی را در بازنمایی ساخت اطلاع در قالب صورتهای ضمیری بر عهده دارند. این تحقیق در قالب یک روش توصیفی- تحلیلی صورت گرفته است و دادهها از فیلمنامۀ «جدایی نادر از سیمین» انتخاب شده و مورد بررسی قرار گرفتهاند. مطابق با آنچه که از تحلیل دادهها حاصل شده، نگارنده به نتایج زیر دست یافته است. مبتدای ارجح در قالب صورت ضمیری صفر آشکار میشود. ضمایر بصورت آشکار در جایگاه مبتدا حاوی تکیۀ تقابلی یا فعالساز میباشند. صورتهای ضمیری آشکار اعم از جدا یا پیوسته بیشتر در قلمرو کانون حضور مییابند و صورتهای تقابلی غالبا به صورت ضمایر جدا ظاهر میشوند. در ساختهای مؤکد ضمایر در قالب صورتهای جدا تظاهر مییابند و اکثرا کانونی و تقابلی هستند. ضمایر به تشخیصپذیری گروههای اسمی قبل از خود میافزایند و مبتدابودگی آنها را افزایش میدهند. ضمایر پرسشی عموما کانونی هستند و در قلمرو کانون ظاهر میشوند، حال آنکه ضمایر شخصی بیشتر مبتدایی هستند. ضمایر مبهم نیز گاهی میتوانند در قلمرو مبتدا حضور یابند و رابطۀ مبتدایی بپذیرند.
ملخص الجهاز:
"در این رابطه آرنولد (1998: 4) چنین بیان میکند: «همۀ پژوهشگران مشاهده کردهاند که ضمایر اغلب هنگامی بکار میروند که مصداق به شکلی برجسته در ذهن مشارکین کلام بازنمایی شود، اما صورتهای کلامی Focus domain Salience Subject hood Gundel Pronominalization Gundel Hedberg Zacharski Givon Ariel خاص هنگامی مورد نیاز است که مصداق آن کمتر برجسته باشد.
ضمایر پرسشی به پرسش دربارۀ یکی از اجزا جمله میپردازد و ضمایر مبهم نیز به طور نامشخص به هر شخص یا هر چیز دیگری اشاره میکند (همان: 18-180) اکنون با تکیه بر مفاهیم نظری مطرح شده قصد داریم تا به بررسی و توزیع ضمایر در بازنمایی ساخت اطلاع جمله و نمود روابط کانونی، مبتدایی و تقابلی در قالب این ابزار دستوری- واژگانی بپردازیم.
قصد بر آن است که به تحلیل کارکرد متفاوت ضمیر در هر یک از بخشهای مبتدایی یا کانونی جمله پرداخته شود و نشان داده شود که کدام دسته از ضمایر در بازنمایی رابطۀ مبتدایی و کدام یک در بازنمایی رابطۀ کانونی نقش مؤثرتری دارند؟ آیا میتوان برای انواع مختلف ضمایر توزیع متفاوتی را در بخشهای کانونی و مبتدایی جمله قائل شد و اصولا کدامیک از ضمایر مبتدایی ارجح فرض میشوند؟ اکنون با تکیه بر این مقدمه به نمونههای زیر توجه کنید: الف) در دادگاه: پس گرفتن دادخواست توسط سیمین در صورت آمدن همسرش نادر به خارج از کشور سیمین: (1) Ø حاضری بیای؟ نادر: (2) نه خیر!
گزارههای مفروض (5) و (6) دربارۀ این ضمایرند لذا این ضمایر نیز مبتدا فرض میشوند با این تفاوت که تکیۀ مورد نظر از نوع تقابلی است آشکار شدن صورت صفر به عنوان مبتدای جمله در جملههای (7) و (8) و (9) یکبار دیگر تفاوت صورت ضمیری صفر را در برابر صورت آشکار آن مورد توجه قرار میدهد."