خلاصة:
عصر حاضر، عصر تحولات و تغییرات پیوسته و برق آسا در حوزههای گوناگون حیات بشری
است. این تحولات، پیامدهایی نیز در آموزش و پرورش دارد. نظام آموزشی برای هماهنگی
با این دگرگونیها و مواجهه با چالشهای برآمده از آنها، نیازمند نوآوری و تغییراست.
در این راستا، پژوهشها، مطالعات و طرحهایی انجام میشوند که همگی در تکاپوی جستن
روشها و راهکارهایی برای اصلاح محیط یادگیری و بهبود عملکرد نظام آموزشی هستند.
آنچه عمدتا توجه متخصصان و حتی سیاستگذران را به خود معطوف کرده، بیشتر ناظر بر
انطباق فنی نوآوریها با دانش روز است. به عبارت دیگر، تلاشها صرف آن میشوند که
روشها و راهکارها، به لحاظ فنی و علمی، درست طراحی و تدوین شوند تا هرچه بیشتر با
نیازها و مسائل نظام آموزشی تناسب داشته باشند. این اهتمام در جای خود بسیار باارزش
است، اما تمامی کار نیست. آنچه مغفول مانده و کمتر مورد توجه قرار گرفته، انطباق
اجتماعی نوآوریهاست؛ یعنی چگونگی استقرار طرحهای نوآورانه در بدنة نظام آموزشی و
راهیابی آنها به مدرسه و کلاس درس. به سخن دیگر، چگونگی اشاعه و انتشار
موفقیتآمیز نوآوریها در بدنة نظام آموزشی مسئله مهمی است که باید حل شود. این
مسئله در سطحی بالاتر از انطباق فنی نوآوری است. بر همین اساس، تاکنون در نظام
آموزشی ما کم و بیش نادیده گرفته شده است.
بررسی سیر تحول نظام جدید آموزش و پرورش ایران نشان میدهد که انطباق اجتماعی
نوآوریها در بازسازی و اصلاح این نظام، آن چنان مد نظر نبوده است و بیشتر، نوآوریها
به روش بخشنامهای و دستوری، بر بدنة نظام آموزشی تحمیل شدهاند. گویی نوآوری
قطعهای از یک دستگاه مکانیکی است که به راحتی با قطعة فرسوده تعویض میشود. لذا در
موارد زیادی، میزان موفقیت نوآوری در ورود به مدرسه، کلاس و فرایند یاددهی -
یادگیری دانشآموزان، کم بوده و گاهی هم با شکست مواجه شده است. این در حالی است
که به اذعان کارشناسان طرحهای نوآورانه، از نظر علمی و فنی، خوب طراحی میشوند یا
تلاش میشود که چنین طراحی شوند.
این مقاله با پرداختن به مسئله مهم انطباق اجتماعی نوآوریها، الگویی برای اشاعة
نوآوری در نظام آموزشی ارائه میدهد. این الگو که الگویی" تقاضا مدار"[1] است، ضمن
توجه به شرایط اجتماعی انتشار نوآوریها و ارائة معیارها و شرایطی برای اجرای آنها
در مدرسه، بنیاد پذیرش و اجرای نوآوری را بر تصمیمگیری گروهی در مدرسه بنا مینهد
که مراحل زیر را شامل میشوند:
- تولید نوآوری
- اصلاح و متناسبسازی
- انتشار و اطلاع رسانی
- پذیرش،ایجاد آمادگی و تقاضا
- بررسی تقاضای مدرسه
- پشتیبانی از مدارس متقاضی اجرای نوآوری
- بازخورد و اصلاح
ملخص الجهاز:
"بررسی سیر تحول نظام جدید آموزش و پرورش ایران نشان میدهد که انطباق اجتماعی نوآوریها در بازسازی و اصلاح این نظام، آن چنان مد نظر نبوده است و بیشتر، نوآوریها به روش بخشنامهای و دستوری، بر بدنة نظام آموزشی تحمیل شدهاند.
این الگو که الگویی" تقاضا مدار"[1] است، ضمن توجه به شرایط اجتماعی انتشار نوآوریها و ارائة معیارها و شرایطی برای اجرای آنها در مدرسه، بنیاد پذیرش و اجرای نوآوری را بر تصمیمگیری گروهی در مدرسه بنا مینهد که مراحل زیر را شامل میشوند: - تولید نوآوری - اصلاح و متناسبسازی - انتشار و اطلاع رسانی - پذیرش،ایجاد آمادگی و تقاضا - بررسی تقاضای مدرسه - پشتیبانی از مدارس متقاضی اجرای نوآوری - بازخورد و اصلاح کلید واژهها: آموزش و پرورش، نوآوریهای آموزشی، اشاعة نوآوری، انطباق اجتماعی نوآوری، تصمیمگیری گروهی، الگوی تقاضا مدار.
نکتة دیگری که باید در این مرحله به آن توجه شود ، تهیه و تدوین "شرایط و لوازم اجرای نوآوری" به عنوان یکی از عوامل مهم در انطباق اجتماعی نوآوری در مدرسه است که میتوان آن را به مسامحه ملاک نیزنامید.
درمرحلة تولید، اگرچه دربارة انطباق اجتماعی نوآوری اندیشه شده و برای آن تمهیداتی فراهم گشته است، اما از آن جا که فرایند اشاعه اساسا غیرقابل پیشبینی است، باید مدیریت اشاعه به گونهای باشد که نوآوری قبل از این که استحاله یا رد شود، تغییرات لازم را پیدا کند.
الگوی پیشنهادی برای اشاعة نوآوری، با راهبرد اساسی در مدیریت نظام آموزشی، یعنی حرکت به سوی تمرکززدایی، به ویژه مدیریت مدرسه محور تناسب و هماهنگی نسبی دارد[29]؛ زیرا در این الگو، اساس پذیرش نوآوری و کاربست آن تصمیم مدرسه و اولیای آن است."