خلاصة:
علامه سید مرتضی عسکری، پژوهشهای ارزشمندی در حوزة قرآن و حدیث ارائه دادهاند. در پی این سوال که «در میان این کتب گرانقدر، کتاب صد و پنجاه صحابی ساختگی، چه نقشی در شناسایی جاعلان حدیث ایفا کرده است؟» تاملی در تمام صفحات این کتاب صورت گرفت و این نتیجه حاصل شد که ایشان ضمن معرفی کردن تعدادی صحابه دروغین به جامعه شیعی و همة مسلمانان، مطالب ارزشمندی را در سه حوزة نشانههای جعل، انگیزههای جاعل و ترفندهای واقعی نشان دادن جعلیات، جهت شناسایی حدیث جعلی و جاعلان حدیث ارائه دادهاند.در این نوشتار سعی شده است، در هر یک از سه حوزة فوق، نظر روشمند علامه با استنادات ایشان، استخراج شود. هر چند در تمام این موارد، شخصیت سیفبنعمر، به عنوان شخصیت محوری بررسیهای علامه حضور دارد، اما کنکاش در چگونگی برخورد علامه با سیفبنعمر و روایات او، راهگشای سایر بررسیهای حدیثی، برای پژوهشگران این عرصه خواهد بود.
ملخص الجهاز:
"(عسکری، 1387(ب)، ج 4، ص64) این غیر از تناقضاتی است که در سخنان او نسبت به سخنان سایر مورخان وجود دارد؛ به طور مثال در گزارشات جنگ قادسیه، جایی که سیف از ربیلبنامر نام میبرد، روایتی در مقام دفاع از عثمان نقل میکند که وی زمینهایی را به حباببنارت و عماریاسر و عبداللهبنمسعود که از پاکان و نیاکان صحابه و از مستضعفان آنها بودهاند بخشیده است، (عسکری، 1387(ب)، ج 4، ص 98) حال آنکه عثمان نه تنها زمین یا مزرعهای به اینان نبخشیده بود؛ بلکه حقوق و مستمری عمار و ابنمسعود و ابوذر را هم قطع کرد و حاتمبخشیهای وی، تنها در انحصار بنیامیه و ثروتمندان قریش بود.
(عسکری، 1387(ب)، ج 4، ص248ـ242) اینگونه پردازشهای غیر واقعی برگرفته از جریانهای واقعی، در گزارشات مربوط به فتوحات او بسیار به چشم میخورد؛ برای مثال او فتح «جلولاء» را جنگی سخت و بیامان که 80 روز به طول کشید و حاصل آن 100هزار کشته بود، ترسیم میکند که خون آنها زمین را پوشاند و به مناسبت این پوشش از کشته و خونهایشان، زمین را «جلولاء» 1 نامیدند؛ حال آنکه دیگران چون بلاذری و دینوری، مدت جنگ را یک روز گزارش دادند که با غروب خورشید دشمن پا به فرار گذاشت و اردوی دشمن به دست سپاه اسلام افتاد."