خلاصة:
دکتر محمود عابدی در تعلیقه بر کلمه عینک در بیتی از مکتبی شیرازی ضبط و معنایی پیشنهاد کرده اند که در این مقاله با توجه به شواهد شعری موجود اثبات شده که عینک نخستین بار در شعر شاعران هرات به کار رفته و دیگر شاعران از جمله اهلی، وحیدی، محتشم، وحشی و عرفی نیز این کلمه را در شعر خود به کار برده اند. از این شواهد می توان نتیجه گرفت که «عینک» ارتباطی به روزن ندارد و در شعر مکتبی هم به معنای امروزی آن به کار رفته است.
ملخص الجهاز:
و نیز رک لغتنامۀ دهخدا تا آنجا که میدانیم کاربرد واژۀ عینک در معنایی که امروز بهکار میبریم، پیش از شاعرانی مانند عرفی(م: ٩٩٩) سابقه ندارد (دیوان، جواهری وجدی، دربارۀ پیامبر اکرم): سینۀ او عینک عینالیقین گیسویش آرایش حبلالمتین اما آنچه را که ما امروز عینک میگوییم، ظاهرا نخستین بار در شعر جامی (م: ٨٩٨) مطرح شده است و اوست که در آثار خود و در شکایت از احوال پیری و ضعف بینایی «فرنگی شیشه»١ [دیوان، ص٧؛ هفت اورنگ، سلامان و ابسال، ص ٣١٨]، «شیشۀ فرنگ»٢ و «فرنگی چشم»٣ [دیوان، صص ٧١ و ٨١] بهکار برده است، وپیداست او که سالها در هرات، مهمترین مرکز علمی و فرهنگی خراسان قرن نهم زیسته و به بخش اعظم قلمرو زبان فارسی آن روز اشراف داشته واژۀ عینک را نمیشناخته است.
» (عابدی، ١٣٧٨: ١١٩) ٦- استاد عابدی حداقل در سه جای دربارۀ «عینک» بحث کردهاند، بار نخست در تعلیقات کلمات علیه غرا که در اینجا به آن اشاره کردهاند، بار دیگر، همزمان با انتشار این کتاب در معرفی کتاب کلمات علیۀ مکتبی شیرازی (آینۀ میراث، زمستان ١٣٧٨ و بهار ١٣٧٩) و بار آخر و پس از نزدیک به ده سال در معرفی کوتاهی که در باب دفتر اشعار صوفی نوشتهاند، ما برای کاملتر شدن بحث، بخشی از نوشتۀ دوم را که بیشتر تعبیری متفاوت از بحث ایشان در مقدمۀ کلمات علیۀ غراست نقل میکنیم: «ما امروز این کلمه را به ابزاری میگوییم که بخش اصلی آن از دو قطعۀ شیشۀ تراشیدهشده است و به کمک آن میتوان ضعف بینایی را جبران کرد و دور یا نزدیک را بهتر و آسانتر دید.