خلاصة:
با ظهور فلسفه های زبانی با آرا راسل و ویتگنشتاین، مسال معناداری گزاره ها محور توجه قرار گرفت. با نوع نگاه تجربی آنها، معناداری گزاره های دینی، اخلاقی، هنری و مابعدالطبیعی محل تردید شد. پس از ایشان، پزیتیویست های منطقی همچون آیر، گزاره های دینی را با ملاک تحقیق پذیری و سپس ابطال پذیری، بی معنا (نه کاذب) دانستند. در این مقاله به طرح شبهه معناداری گزاره های دینی توسط آنتونی فلو و پاسخ های ریچارد هیر، بازیل میچل، جان هیک و یان کرومبی پرداخته می شود. سپس سعی خواهد شد از منظری دیگر، شبهه و پاسخ ها ارزیابی گردد و در نهایت، پاسخی جدید به شبهه از منظر فلسفی اسلامی ارایه گردد. در این پاسخ، به برداشت های غلط از رابطه خدا و عالم و صفات او که منشا این نگاهها شده است و تعمیم نابجای تجربه گرایی پرداخته می شود. در پایان، دیدگاه تصحیح شده ارایه خواهد گردید.
ملخص الجهاز:
در این مقاله به طرح شبهۀ معناداری گزاره های دینی توسط آنتونی فلو و پاسخ هـای ریچـارد هیـر، بازیـل میچل ، جان هیک و یان کرومبی پرداخته می شود.
بلکه پس از آنکه به نحوی و شرایطی هرچند فرضی، نحوۀ تحقیق پـذیری گـزاره ای معـین گردیـد اولین آزمون گزاره که معناداری آن است پشت سر گذاشته شده است ، پس از این ، گزاره باید از لحاظ صدق و کذب نیز آزمون های خویش را پشت سر گذارد تا گزاره ای درست و علمی قلمداد شود.
گزاره هـایی کـه در این حیطه قرار نمی گیرند، همچون گزاره های مابعدالطبیعی، گزاره هـای اخلاقـی و گـزاره هـای دینـی چون نمی توانند شرایطی تجربی را برای تحقق خویش نشان دهند، نه گزاره های صادق و نـه گـزاره هـایی کاذب قلمداد می شوند، بلکه گزاره هایی بی معنااند و هرگونه تلاشی برای اثبات یا انکار آنها از ابتدا نافرجام است (p١٠ ,١٩٣٦ ,Ayer).
درست است که اولین بار ویتگنشتاین مسئلۀ عدم معناداری را در حوزه های اخـلاق، دیـن ، هنـر و مابعـد الطبیعه متذکر شده است و حلقه وین و پزیتیویست ها بر آن تاکید نمودند و آیـر در کتـاب خـود حقیقـت ، زبان و منطق ، به بی معنایی زبان دین حکم نموده است ، ولی شبهۀ بی معنایی زبان دین و گزاره های دینی بطور جدی با مثال و ایراد آنتونی فلو در یک سمپوزیوم که در قالب یک داستان مطـرح شـده اسـت محـور توجه جدی فیلسوفان دین قرار گرفـت (١٣-pp١ ,١٩٧١ ,Flew, Hare and Mitchell).