خلاصة:
فرایند تسلط عثمانی بر الجزایر، محصول تجاوزگری اسپانیاییها در قرن شانزدهم به سواحل این سرزمین بود؛ ازاینرو امیرنشین الجزیره بهمنظور بیرونراندن اسپانیاییها، از برادران مشهور بارباروس استمداد کرد. خیرالدین بارباروس با کمک ارتش ینیچری در سال 1529م. الجزیره را فتح کرد و با حمایتی که از سلطان عثمانی دریافت کرده بودند، الجزائر را بهصورت یک پایگاه نظامی درآورده و با اقتدار بر نواحی شرقی مدیترانه مسلط شدند. آنها غنائم فراوانی از طریق راهزنی دریایی بهدست میآوردند. اما در قرن هفدهم با اعطای امتیازات کاپیتولاسیون به اروپائیان توسط عثمانی، درآمدهای کلان ناشی از غارت کشتیهای تجاری اروپایی که بر اساس معاهدۀ کاپیتولاسیون منع شده بود، متوقف شد و مهمترین منبع درآمد الجزائر دچار مشکل گردید. پیامد این کاهش درآمد، از یکسو کمبود مواجب سپاه بود که موجب شورش لشکریان میشد و از سوی دیگر، فشار بیشتر برای اخذ مالیات از مردم بود که آن نیز موجب شورش قبایل محلی میشد؛ این روند در کنار عوامل دیگر به ضعف روزافزون الجزائر منجر شد و سرانجام در 1830م. الجزائر اشغال شد. در این مقاله روند تحقق این عامل بهعنوان یکی از عوامل زوال الجزائر بررسی شده است.
The domination of Ottomans on Algeria was resulted by Spanish invasions to the shores of this land during the 16th century. So the Algeria emirate appealed to famous Barbarossa brothers. Supported by the Ottoman Sultan، Hayreddin Barbarossa conquered Algiers in 1529 and changed it to a military base and dominated the eastern Mediterranean areas powerfully. They ensured the development of Ottoman rule over Algeria using many trophies earned through piracy. But in 17th century when Ottoman Empire granted capitulation grants to Europeans، the huge revenues of European merchant ships stopped due to the capitulation treaty and Algeria's main source of income was in problem. The result of this income reduction was the deficiency of army's wage from one hand that led to rebellion of troops، and a more pressure on people for a rising in taxes on the other hand that led to rebellion of local tribes. This process، along with other factors، led to continued weakness of Algeria، and Algeria was ultimately occupied in 1830. Thus the terms of capitulation became one of the main causes of decline and dependence of Algeria. Realization of this factor، as one of the causes of decline of Algeria is what is going to be analyzed in present research.
ملخص الجهاز:
"پیامد این کاهش درآمد، از یکسو کمبود مواجب سپاه بود که موجب شورش لشکریان میشد و از سوی دیگر، فشار بیشتر برای اخذ مالیات از مردم بود که آن نیز موجب شورش قبایل محلی میشد؛ این روند در کنار عوامل دیگر به ضعف روزافزون الجزائر منجر شد و سرانجام در ١٨٣٠م .
آنها با دعوت و کمک برخی از قبایل بومی مانند بنیمزنه (اغابن عوده المزاری، ج ٢،ص ٢٤٩؛ الغنیمی، ج ٣، ص ٥٧) و زواوه (الغنیمی، ج ٣، ص ٦١) پس از زدوخوردهای چندساله ، الجزائر را به پایگاهی نظامی علیه اسپانیا تبدیل کردند؛ این پایگاه بر اساس منابع حاصله از دریازنی شکل گرفت و توسعه یافت (عبدالعزیز سالم ، ص ٧٨٩).
به علاوه به موجب کاپیتولاسیون در قرن شانزدهم ، فرانسه و بعدها دیگرکشورها میتوانستند مستقیما با ایالات خاصی از عثمانی مانند تونس ، طرابلس غرب و الجزائر وارد مذاکره شده و قرارداد ببندند؛ بدون آنکه نیازی به دخالت استانبول باشد.
مسئلۀ کاپیتولاسیون و نوع برخوردهای استانبول با الجزائر در فرستادن والیان نشان داد استراتژی خیرالدین بارباروس در تبعیت از عثمانی گرچه به عنوان یک تاکتیک موقت خوب بود، در درازمدت تأثیر مثبتی بر روند تاریخ الجزائر برجای ننهاد و موجب آشفتگی در این دیار شد.
یک بررسی اجمالی نشان میدهد که آغایان در طول چهار قرن حضور عثمانی در الجزائر تنها یازده سال توانستند در رأس حکومت قرار گیرند و در این مدت در میان خود آنقدر کشت و کشتار کردند که سرانجام فرماندهان کشتیها که با عنوان دایی ٦ شناخته میشدند، حکومت را در دست گرفتند (تشایجی ، صص ٢٩- ٣٣)."