خلاصة:
حفاظت و مرمت علمی تجربی و در عمل اقدامی پیشگیرانه و درمانی در حیطة موضوعات میراث فرهنگی است. در سطحی حرفهای، میتوان آن را آمیزهای از دانش تئوری و مهارتهای عملی دانست. با وجود اینکه اساس حفاظت و مرمت، در طول زمان، از مهارت بالای صنعتگران و هنرمندان ناشی شده است، طی قرن بیستم حفاظت و مرمت معماری، در تعامل با بسیاری از علوم انسانی و طبیعی، شیمی، و فیزیک کاربردی، همچنین عناصر تحلیلی، سازمانی، و فلسفی، به صورت یک رشتة تحصیلی توسعهیافته درآمد.
مطالعات اخیر دربارة حفاظت و مرمت، این رشته با رویکردهای میانرشتهای مشخص میشود. گرچه ساختار رشتهای دانشگاهی آن دستنخورده باقی مانده است، اما موضوعات و مسائل مشترک بین رشتهها و مطالعات حوزة حفاظت معماری و بناهای تاریخی همپوشانیها با رویکرد بینرشتهای را میان این رشتهها افزایش داده است. امروزه تحقیقات چندرشتهای و میانرشتهای در حال توسعه هستند. در مقالة حاضر حدود، اشتراکات، و همکاریهای بین تخصص حفاظت و مرمت بناهای تاریخی و سایر حوزهها، نظیر معماری، باستانشناسی، مهندسی عمران ، و علوم اجتماعی بیان شده است.
گرچه پژوهشهایی در حوزة آموزشهای چندتخصصی در ایران در خصوص رشتههای کشاورزی، صنعت، و آموزشهای فنی و حرفهای صورت گرفته، اما علیرغم تعریف و پایهریزی رشتة کارشناسی مرمت بنا با نگاه میانرشتهای، در اجرا نگاهی تکرشتهای بر آن حاکم است و جدا کردن صرف این رشته از رشتههایی همسنخ، نظیر معماری، مشکلاتی را برای آموزش مفید این رشته ایجاد کرده است. روش گردآوری دادهها در این پژوهش از نوع توصیفیـ تحلیلی است. در این مطالعه از استدلال منطقی به همراه مروری بر تاریخ آموزش حفاظت و مرمت بناهای تاریخی، از ابتدای شکلگیری مرمت علمی تا راهاندازی مراکز آموزش علمی این رشته، بهره گرفته خواهد شد
هدف اصلی در این نوشتار عرضة توصیفی صحیح از چندتخصصی بودن رشتة مرمت بناهای تاریخی است، آنچه که با بینرشتهای و زیررشتهای اشتباه گرفته میشود. به این منظور تلاش شده است برنامة درسی کارشناسی مرمت بناهای تاریخی در ایران تحلیل محتوا و موقعیت ارتباطی آن با رشتههای نسبتا همجنسش توضیح داده شود. در پایان، این نتیجه حاصل شد که مرمتگر دانشآموختهای فراتر از یک معمار یا مهندس سازه یا متخصص شیمی یا جامعهشناس است و باید علم مرمت را با چنین نگاهی آموزش داد و برای آن برنامهریزی کرد.