خلاصة:
بررسی عصر صفویه از فراز تا فرود در زمینههای مختلف، دارای مطالب بسیار غنی و ارزشمندی برای مطالعه، تحقیق و تجربه میباشد، چرا که دوره صفویه دوران تغییرات بسیار عمیق و جدی در زمینههای مذهبی، فرهنگی، سیاسی، حکومتی و ... بوده است. از آن جایی که صفویان پس از فرازونشیب فراوانی توانستند به حکومت برسند برای ادامه و تثبیت قدرت خویش نیازمند تایید و حتی همکاری با نائبان عام امام زمان (ع) یعنی سلسه علمای شیعه بودند. لذا صفویان با پاپیش¬نهادن و درخواستهای مکرر از علمای بزرگ جهان تشیع چه در داخل و چه در خارج از ایران، رضایت علما را برای همکاری جلب نمودند و به این هدف نائل آمدند. آنها برای علما در بدنه حکومت مقاماتی چون صدر، مجتهد، قاضی، امام جمعه و ... را قرار دادند و راه را برای همکاری استوار نمودند.
از دگر سو علما نیز با بررسی اوضاع زمان خود از فرصت مناسبی که پس از سالیان متمادی رنج و انزوا و تقیّه برای گسترش مذهب تشیع به دست آمده بود، قبول همکاری نموده و حداکثر استفاده را برای احقاق حق نمودند، البته این همکاری دارای مشروعیت دینی بوده چرا که مبانی استناد علما به قرآن و روایات و سیره پیامبران و ائمه هدی (ع) بوده است و همچنین آنها به سیره اصحاب خاص ائمه و حتی به سیره علما سلف خویش که با خلفا و حاکمان زمان خود تعاملاتی داشتهاند استناد نموده¬اند، همچنان که دلایل و استنادات این همکاری در آثار علمی علمای عصر صفوی مذکور است. با این همکاری علمای عصر صفوی نشان دادند که در اسلام همکاری با سلاطین همیشه مذموم و ناپسند نمیباشد و بلکه گاهی امر نیکو و حتی واجب نیز میباشد.
از نتایج این همکاری، میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
o گسترش فرهنگ غنی تشیع؛
o برپایی نمازهای جمعه و جماعت؛
o گسترش حوزههای علمیه؛
o پیشرفت علم و ترجمه و نگارش فرهنگنامههای بزرگ شیعی؛
o آبادی قبور ائمه و امامزادگان و ...
ملخص الجهاز:
از دگر سو علما نیز با بررسی اوضاع زمان خود از فرصت مناسبی که پس از سالیان متمادی رنج و انزوا و تقیه برای گسترش مذهب تشیع به دست آمده بود، قبول همکاری نموده و حداکثر استفاده را برای احقاق حق نمودند، البته این همکاری دارای مشروعیت دینی بوده چرا که مبانی استناد علما به قرآن و روایات و سیره پیامبران و ائمه هدی (ع) بوده چکیده است و همچنین آنها به سیره اصحاب خاص ائمه و حتی به سیره علما سلف خویش که با خلفا و حاکمان زمان خود تعاملاتی داشتهاند استناد نمودهاند، همچنان که دلایل و استنادات این همکاری در آثار علمی علمای عصر صفوی مذکور است.
علمای آن عصر نیز دست رد بر سینه سلاطین صفوی نزده، بلکه بسیاری از آن بزرگان مشغول به همکاری با حاکمان صفوی شدند و از این فرصت به دست آمده نهایت استفاده را برای برپایی مذهب حق تشیع و گسترش آن و بهبود بخشیدن به وضع فرهنگی جامعه بردند.
گسترش و تثبیت تشیع اگر چه شاهان صفوی به ائمه عصمت و طهارت علاقه وافری داشتند و شیعه بودهاند، حتی شاه اسماعیل در تبریز اعلان نمود که تشیع مذهب رسمی و اول کشور میباشد ولی همکاری علماء با آنان موجب یکنواختی مذهب تشیع برای مردم ایران شد.
نتیجه این همکاری علماء و حاکمان صفوی نه تنها تشیع را در ایران مذهب اول نموده و گسترش داد، بلکه پایگاه قوی و نیرومند و حامی برای تمام شیعیان منطقه نیز شد که آثار آن تا به امروز نیز کاملا روشن میباشد.