خلاصة:
خاصگرایی به وضعیتی اطلاق میشود که در آن، یک دولت یا موجودیت فعّال در حقوق بینالملل برای پیادهسازی ارزشها و پیگیری اهداف خود، بهصورت مکرر و هدفمند، اقداماتی را بر خلاف قواعد عمومی حقوق بینالملل انجام دهد. با توجه به گسترش این پدیده در حقوق بینالملل، کسب تصویری درست از آن، نیازی روزافزون بهحساب میآید. در این نوشتار ضمن تبیین دلایل بروز خاصگرایی حقوقی، ویژگیهایی همچون نقض مکرر و نظاممند حقوق بینالملل، تاکید بر دوگانگی و حاکمیتگرایی بهعنوان شاخصههای رفتاری خاصگرایان، مورد بررسی قرار گرفتهاند. دولت یا موجودیت خاصگرا با استفاده از شیوههایی همچون استفاده از تعبیر جایگزین، بهکار بستن معیارهای دوگانه و معافیتگرایی، رویکردی خاصگرایانه نسبت به حقوق بینالملل اتخاذ میکند. نوشتار پیشرو پس از پرداختن به شیوههای یادشده، به مسئله چندپارگی حقوق بین الملل به عنوان نتیجه خاص گرایی حقوقی میپردازد و در پایان پیشنهاداتی را برای سیاست گذاران دولت جمهوری اسلامی ایران در قبال این مسئله، ارائه میدهد. به نظر میرسد با توجه به فراگیر شدن این پدیده در حقوق بین الملل، دولت ایران باید «نظریه خاص گرایی» مخصوص به خود را منطبق با وضعیت، منافع و آرمانهای ایران طراحی کند و منطبق با چارچوبهای حقوقی به آن سامان بخشد. این نظریه ضمن درنظر گرفتن شیوه ابتکار عمل ایران در استفاده از ظرفیتهای خاص گرایی، چگونگی اتخاذ موضع و تصمیمگیری در قبال خاص گرایی دیگر دولتها را نیز باید مورد توجه قرار دهد. ضروری است که نهادهای حقوقی و دیپلماتیک ملی، ضمن کسب شناخت مناسب از خاص گرایی حقوقی، با ارائه نظرات رسمی کارشناسی شده و تولید ادبیات حقوقی در این زمینه، نقش فعالانهای را در هدایت و راهبری آن، ایفا کنند.
ملخص الجهاز:
امپریالیسم ارزشی بیانگر حالتی است که در آن، موجودیت خاص گرا با طراحی الگوی رقیب قواعد عام حقوق بین الملل بر پایه ارزشها و منافع شخصی خود، تلاش میکند تا آن را بر دیگران تحمیل کنند؛ به عنوان مثال اتحادیه اروپا در روابط با کشورهای غیرعضو، الگوی ارزشی خود در زمینه حقوق بشر را همواره شرط برقراری ارتباطات گسترده معرفی میکند.
این ذهنیت کلی که حقوق بین الملل کنونی، نتیجه گسترش حقوق غربی به واسطه اجبار یا برقراری روابط نامتعادل با دیگر نظامهای حقوقی است و عام گرایی موجود که به دنبال سیطره حقوق برخاسته از غرب بر تمامی کشورها میباشد، کشورهای یادشده را بر آن وادار میکند که نسبت به تحمیل ارزشهای غربی هرچند از طریق معاهدات جهانی، واکنش نشان دهند و راه متفاوتی را برای وصول به منافعشان انتخاب کنند (Gozzi, 2010, pp.
شیوههای خاص گرایی هر دولت یا موجودیت خاصگرا در راستای ایفای نقش خاص گرایانه خود از مجموعه شیوهها و روشهایی بهره میبرد که به واسطه آنها به صورت متفاوت و مجزا از قواعد عمومی حقوق بین الملل، اعلام موضع یا اتخاذ عمل میکند.
The European Journal of International Law EJIL , 21 (3), 765–788.
Multicivilizational Perspective of International Human Rights Law: Quest for Global Justice.
Universality of International Law from the Perspective of a Practitioner.
the European Journal of International Law , 20 (2), 265-297.
The Universal Common Good and the Authority of International Law. Logos: A Journal of Catholic Thought and Culture , 9 (1), 28-55.