خلاصة:
احساس رضایت از زندگی و عوامل مؤثر بر آن، از موضوعات مورد توجه محققان در شاخههای مختلف علمی بوده است. در میان عوامل مختلف، به باورها و اعمال مذهبی بهعنوان یکی از عوامل تأثیرگذار بر ارزیابی مثبت از شرایط زندگی پرداخته شده است. بر همین اساس، این تحقیق به بررسی ارتباط میان رضایت از زندگی و سطح دینداری در جامعۀ ایران میپردازد. با استفاده از دادههای موج سوم پیمایش ملی ارزشها و نگرشهای ایرانیان، اثر متغیرهای توکل به خدا، پایبندی به نماز و حضور در مسجد، بهعنوان مؤلفههایی از دو بعد اعتقادی و مناسکی (فردی و جمعی) دینداری بر میزان احساس خوشبختی افراد بهوسیلۀ مدل رگرسیونی مطالعه شد. نتایج نشان میدهد میزان احساس خوشبختی در ایران، در میان شیعیان و اهل تسنن تفاوتی ندارد. بهعلاوه یافتههای مدلهای رگرسیونی بیانگر آن است که در سطح ملی، هر سه متغیر توکل به خدا، پایبندی به نماز و حضور در مسجد، با دینداری رابطۀ مستقیم و معنادار دارند. در نمونۀ کوچکتر استانی (استان تهران)، چنین رابطهای تأیید نمیشود و متغیرها ارتباط معناداری با احساس خوشبختی نشان نمیدهند. این اختلاف در یافتهها ممکن است ناشی از محدودیتهای آماری یا نداشتن شناخت لازم از نحوۀ ارتباط میان دینداری و احساس رضایت از زندگی در جامعۀ ایران باشد.
Life satisfaction is concept which has received considerable attention in scientific research in last decades. This study examines the relationship between life satisfaction and the level of religiosity in Iran. Using the data from the third wave of national survey of Iranian values and attitudes, this study investigated the effects of religiosity dimensions including faith in God, personal prayer and mosque attendance on the level of life satisfaction. The national survey was conducted in 2015 with a national sample of 14906 participants including both urban and rural population by ministry of culture and Islamic Guidance. Unlike previous studies, the results indicate that difference in life satisfaction among Shiites and Sunnis is not statistically significant. In addition, the findings of the regression models show that, at the national level, all three variables of trust in God (Tavakol), daily prayer and mosque attendance are directly and positively related to life satisfaction. However, if the sample of the research is confined to the province of Tehran, such a relationship cannot be verified. It is concluded that this difference in the findings may be due to statistical constraints or the lack of proper knowledge regarding the relationship between religiosity and a sense of life satisfaction in Iranian society.
ملخص الجهاز:
با استفاده از داده هاي موج سوم پيمايش ملي ارزش ها و نگرش هاي ايرانيان ، اثر متغيرهاي توکل به خدا، پايبندي به نماز و حضور در مسجد، به عنوان مؤلفه هايي از دو بعد اعتقادي و مناسکي (فردي و جمعي) دينداري بر ميزان احساس خوشبختي افراد به وسيلۀ مدل رگرسيوني مطالعه شد.
رباني و صمدي (١٣٩٤) با استفاده از اطلاعات مربوط به نمونۀ ايران در پيمايش جهاني ارزش ها نشان دادند ميان دينداري و رضايت از زندگي رابطۀ مستقيم و معنادار وجود دارد و افرادي که گرايش مذهبي بيشتري دارند، بيشتر از ديگران از زندگيشان احساس رضايت ميکنند.
تعريف از دينداري افراد در اين تحقيق نيز براساس الگوي سنجش دينداري در پيمايش ارزش ها و نگرش هاي ايرانيان است و از ميان مؤلفه هاي مختلف ، توکل به خدا، پايبندي به نماز و حضور در مسجد انتخاب شده و ارتباط آن ها با ميزان رضايت از زندگي مطالعه شده است .
ضرايب مدل رگرسيون لجستيک ، متغير وابسته : احساس خوشبختي، کل جمعيت ايران (رجوع شود به تصویر صفحه) نتايج جدول هاي ٢ تا ٤ نشان ميدهد ميان ابعاد سه گانۀ دينداري و احساس خوشبختي ارتباط مثبت وجود دارد، اما براي بررسي دقيق اين رابطه لازم است ساير متغيرها کنترل شوند تا بتوان دقيق تر دربارة رابطۀ ميان آن ها نتيجه گيري کرد.
F. (2003), ―Religious Attendance and Subjective Well-being among Older Americans: Evidence from the General Social Survey‖, Review of Religious Research, No. 2: 116–129.