خلاصة:
شناخت نقوش برجای مانده ازمهرها، آئینه ای تابان وراستگو، رموززندگی انسان روزگارخود را منعکس میکند و روشنگر نظام فکری، عقیدتی ،اجتماعی ، فرهنگی وهنری هر دوره از تاریخ وتمدن است. برای تحقق این امر بررسی و تحلیل جزء به جزء نقوش ، نمادها و نشانه های حک شده بر مهرها و تطبیق آن با سایر دوره ها ، برای شناخت انگیزه بوجود آمدن این نقوش و رمز مانایی برخی از آنها تا دوران کنونی ، امری ضروری به نظر میرسد. از آنجاییکه قدرت نمایی و سلطه ، غریزه ای انکار ناپذیر است، نماد قدرت نیز ازمیان انبوه طرحها، توسط هنرمندان، برآثار هنری متنوع و در دوره های گوناگون ، خلق شده و میشود. دراین پژوهش ، تطبیق نماد قدرت در دودوره پادشاهی ایران ، یکی قبل از اسلام (دوره هخامنشی) و دیگری بعد از اسلام ( دوره قاجار) به شیوه توصیفی - تطبیقی و تحلیلی با رویکرد نشانه شناسی انجام گرفته است . نقاط اشتراک و افتراق در طرحهای تکرارشونده و شاخص نقر شده بر مهرهای این دو دوره جمع آوری شد ونقش اسلام در تغییر شیوه فکری و خلق آثار، نمادهای مشابه و متعدد دو دوره همانند شیر و سجع نویسی و نوشتار روی مهرهای قاجار برخلاف دوره هخامنشی از مهمترین نتایج مورد بحث میباشد.
ملخص الجهاز:
این پژوهش به چند پرسش اساسی میپردازد: 1- آیا نقوش مورد استفاده در دو دوره پادشاهی هخامنشی و قاجاراز نمونه های مشابه در ادوار پیش از خود الگو برداری نموده است؟ 2- آیا نقوش تزئینی روی مهرهای این دو دوره فقط جنبه تزئینی و هنری داشتند ؟ 3 - نقاط افتراق و اشتراک نقوش این دو دوره چه بودند؟ در واقع با توجه به تعداد قابل ملاحظه ای از منابع قدیمی و نیز مقالات مرتبط لزوم پرداختن و تطبیق نقوشی که تداعی کننده قدرت باشدکه جزء لاینفک شاهان در تمامی عصرها بوده، موضوع مهمی است و قابل طرح و بحث.
). نقوش رایج مهرها دوره هخامنشی یافت شده: شاه ،پیاده یا سوار بر ارابه تیرو کمان در دست ، در حال شکار شیر یا گراز مهرها ، حلقه اهورامزدا و نقوش اشاره به وقایع تاریخی مانند نبرد بین پیاده نظام ایران با پیاده های تراس یا ردیف اسرای فینیقی ومصری دارد(که این قدرت وفتح را حتی در نقش مهر میاوردند در تعدادی نقش مهرحلقه اهورا مزدا بین دو حیوان که نماد پیام آسمانی یا بین دو دیو که خاطره ای از روش باستانی هوریان ،دیده میشود.
ویژگیها: نقوش این دوره نوعی تاریخ مصور از اوضاع سیاسی،اجتماعی و اقتصادی عیلامیان بوده که تکامل یافت وبه مهرهایاستوانه ای مشهور که مضامین متفاوت داشت اما در همگی نقش یک پادشاه با قدرت و اقتدار در حالتهای گوناگون آورده شده و او مرکزیت و محر نقوش بر مهرهای آن دوره است :نمایش پهلوان با کلاه سلطنتی (همان شاه) ایستاده برروی دیو و مجسمه ها (pedestal-monsters) اصطلاحی از اشمیت برای اشاره به مخلوقاتی ترکیبی شبیه به اسفنکس (مخلوطی از انسان و حیوان با پیکری از شیرمزین به بالهای عقاب و سر انسان که مصریان باستان آنرا مظهر آفتاب میدانستند) ریش دار، است که بالهای خود را به حالتی پیروزمندانه (قدرت) گشوده و در آنها شیرها یا هیولاها راگرفته است (پرادا،1327،824).