خلاصة:
عرفان که آن را میتوان نقطة مشترک تمامی آیینها و مذاهب انسانی دانست راهی است برای کشف وشناخت حقیقت بر اساس ذوق و اشراق. درارتباط با اصل و منشأ عرفان و تصوف دیدگاههای متفاوتیوجود دارد. برخی عرفان را آیینی التقاطی میدانند که از مذاهب و عقاید و آیینهای مختلفی سرچشمهگرفته است. در این مقاله ضمن بیان تاریخچة کوتاهی از عرفان و تصوف اسلامی به بیان دیدگاههایمختلف درزمینة سرچشمة عرفان و تصوف پرداخته شده است
ملخص الجهاز:
(لاهیجی، ١٣٨٧: ص ٤٤) پس وجود تشابهات در میان عرفان های گوناگون امری اجتناب ناپذیر است ؛ واگر چه اختلافاتی وجود دارد، از آنجا که عرفان هرملتی رنگ قومی و بومی آن ملت را داراست ، این اختلافات فرعی و ظاهری است ؛ و اصل و اساس آن که راه وصول به حقیقت مطلق و شناخت وجود لایزال است ، در همۀ ادیان یکسان میباشد، و جریان روحی و فطری عظیمی است که در طول تاریخ از میان همۀ ادیان گذشته و باورها و شیوه ها و دریافتهای گوناگونی از اقوام و مذاهب مختلف داشته و در میان مسلمانان نیز در بستر خاص خود تحت تاثیر جو فکری و دینی عصر به ظهور رسیده است .
صوفیان دست به انتخاب و گزینش زده اند، یعنی از مذاهب و اندیشه های گوناگون آنچه به نظرآنها سودمند بوده گرفته اند؛ و هرچند ریشه ها و منشأ اصلی تصوف اسلامی در سیره و احادیث پیامبر اسلام (ص ) و آیات قرآن است ؛ اما صوفیان مسلمان ازآیین زرتشت و مذهب مانی و اندیشه های نوافلاطونی و هندی و بودایی و مسیحی و گنوسی نیز نکاتی اقتباس کرده ، مذهب نوینی ساخته اند که ملایم طبع همۀ انسانها و مخالف تعصبات و سختگیری های مذهبی است .
برخی از این شباهت ها ناشی از توارد اندیشه هاست و بعضی از این شباهت ها را میتوان ناشی از تأثیر پذیری آیین ها از یکدیگر دانست ؛ اما نمیتوان عقیدة آن دسته از محققان را که عرفان و تصوف ایرانی– اسلامی را به طور کامل متأثر از عرفان مانوی یا کیش گنوسی و یا سایر آیین های عرفانی میدانند، پذیرفت .