خلاصة:
این مقاله به نزاع میان اگزیستانسیالیسم1 و فیزیکالیسم بر سر اصالت یا عدم اصالت «تفکر و آزادی انسان» و به تعبیری امکان یا عدم امکان تقلیل و تاویل نحوة تفکر، کنشها، انتخابها و تصمیمات آدمی بر اساس شرایط و امور فیزیکی، بیولوژیک، مغزی و نورولوژیک پرداخته است. به بیان سادهتر، نحوة تفکری که از آن، به اعتبارهایی متفاوت و در قرون هفده تا بیست، به تعابیر گوناگونی چون طبیعتگرایی (ناتورالیسم)، مادهگرایی (ماتریالیسم) و قول به اصالت امر فیزیکی (فیزیکالیسم) یاد میشود، میکوشد بر اساس روشی تقلیلگرایانه (Reductionist) حقیقت وجودی انسان و آن بارقهای را که نحوة هستی خاص آدمی است و در زبان اسطورهای افلاطون از آن به «روح»، در زبان و ادب فارسی «جان»، در زبان کانت «قوة خیال استعلایی»، در زبان کییرکهگور و اگزیستانسیالیسم «اگزیستانس»، و در زبان هایدگر «دازاین» تعبیر میگردد، به منزلة محصول و معلول امور مادی، طبیعی یا فیزیکی تلقی کرده، قدرت تفکر و توانایی انتخاب یا آزادی آدمی را نه به عنوان اموری اصیل -یعنی تقلیلناپذیر (Irreducible)- بلکه نتیجة فرعی امور طبیعی، فیزیکی و فرآیندهای بیولوژیک بنمایاند. این مقاله مدعی است که در چالش میان فیزیکالیسم و تقلیلگرایی از یکسو با اگزیستانسیالیسم و معتقدان به وجود اگزیستانس یا دازاین از سوی دیگر، چالشگاه اصلی و محل نزاع غالبا به خوبی تعیین نگشته، لذا بحث در خصوص این چالش نظری در مسیر مناسبی سیر نکرده است. نگارنده، علاوه بر کوشش به منظور نشان دادن دقیق محل نزاع مذکور، در صدد است تا اصلیترین مبانی فیزیکالیسم را مورد تردیدهای جدی قرار دهد.
ملخص الجهاز:
البته فيزيکاليسـت ميتواند اسـتدلال کند که بر اساس کدامين آزمايش و تجربۀ علمي ميتوان اين ادعا را داشت که اگر دو همزاد کاملا همسان با ويژگيهاي دقيقا مشترک در وضعيت يکسان محيطي قرار گيرند انديشـه يا انتخاب هايي متفاوت خواهند داشت ؟ زيرا همان گونه که مخالفان فيزيکاليسم نيز معترف اند به دليل پيچيدگي بيش از اندازة نحوة هسـتي انسان يکسان سازي دقيق و مطلق شرايط دو فرد عملا غيرممکن و نامحتمل اسـت ، اما اگر يک چنين فرضـي، يعني يکسان سازي شرايط فيزيکي و زيســتي دو فرد، متحقق گردد، آنگاه بر اســاس مفروضــات فيزيکاليســتي ميتوان ادعا کرد که تفکر و کنش آن دو برادر همزاد همســان عين هم خواهند بود و اين ادعاي اگزيســتانســياليســت ها و همۀ مخالفان فيزيکاليسـت ها مبني بر تعين ناپذيري تفکر و کنش آدميان بر اساس ادلۀ تجربي باطل خواهد شـــد.