خلاصة:
در این نوشتار، به تامل در سخنی از امیرالمومنین7 میپردازیم که پایة مطالب مطلع یکم از مطالع دهگانة رسالة القرآن و الفرقان است. در آغاز، با استناد به سه شاهد در تشریح تنزیل آیات قرآن، نشان داده میشود مشابهت میان تنزیل قرآن و کلام بشر ضروری و اجتناب ناپذیر است. سپس به معنای تاویل آیات قرآن اشاره میکنیم و در تاویل به معنی مصدری و معنای مفعولی تامل میکنیم و در پی آن، میافزائیم که بر تاویل به معنای مفعولی، با نظر عنائی یا نظر فنایی میتوان توجه کرد. مبتنی بر مفاهیم گذشته، تبینی از روایت پیشین پیشنهاد میکنیم؛ آنگاه به تعبیر امام7 که کلام خداوند را صفت او - عزّ و جلّ- دانستهاند میاندیشیم. مروری اجمالی به برخی از مباحث اسماء و صفات الهی خواهیم داشت و مبتنی بر آن، نشان میدهیم کار دلالتگری و شناسانیدن از سوی قرآن، آنگاه که صفت خداوند در نظر گرفته شود، ممکن نیست با دلالت و تعریفی که از کلام بشر رخ میدهد مشابهت پیدا کند. عدم مشابهت در این پهنه مطلق و عام است و با بن استدلال امام7 سازگار میشود. این عدم مشابهت میان کلام خداوند و کلام بشر با تحقق مشابهت مسلم کلام الله، آنگاه که واقعیتی دانسته شود که در ساختار کلام عربزبانان تنزل یافته، هرگز ناسازگاری ندارد. این مقاله مدعی است که مطلع یکم رسالة القرآن و الفرقان مراتب تجلّی خداوند و ظهور اله از قرآن بر تالیان و مستمعان کلام الله را مورد تبیین قرار داده و تاکید کرده که با توجه به «خلافت اجتماعی قرآن (صفت خداوند) و اهل بیت:» و برخورداری انحصاری اهل بیت از جمیع مراتب این ظهور الهی، استظهار و ظهورخواهی مردمان از این تجلّی خداوند ازل و ابد و ارتقاء در درجات بیشمار آن، تنها با تمسک به ایشان ـ که حجتهای اله در قلمرو آفرینشاند ـ پدیدار میشود.
ملخص الجهاز:
مروری اجمالی به برخی از مباحث اسماء و صفات الهی خواهیم داشت و مبتنی بر آن، نشان میدهیم کار دلالتگری و شناسانیدن از سوی قرآن، آنگاه که صفت خداوند در نظر گرفته شود، ممکن نیست با دلالت و تعریفی که از کلام بشر رخ میدهد مشابهت پیدا کند.
اما از آن جهت که تأویل گذر از تنزیل به معنی، آن هم اگر تنزیل صفت خدا در نظر گرفته شود به دلالتگری و شناسانیدن ذات اقدس الهی منتهی میشود، در این حالت دیگر ممکن نیست هیچ شباهتی با فعل و کلام بشر داشته باشند.
تنزیل، نوعی از انحاء وحی شاهد یکم میرساند که وحی کلام خداوند با انبیاء است و تنزیل یکی از فرآوردههای انحاء وحی به شمار میآید که تلاوت و قرائت میشود قرائت، تجمیع و تألیف حروف و پدیدآمدن کلمههاست و تلاوت، به پیاپی آمدن حروف اشاره میکند؛ بنابر این، تنزیل گونهای از وحی است که ساختار حروف و کلمات رایج میان بشر را دارد: و عن علی علیه السلام حدیث طویل یقول فیه: و قد سأله رجل عما اشتبه علیه من الآیات: و کلام الله لیس بنحو واحد.
به زعم نویسندگان این مقاله، گرانیگاه استدلال امام ساختار دلالتگری و تأویل تنزیل قرآن است، زیرا کلام الله - الفاظ، کلمات و جملات قرآن - با اصطفاء خداوند، صفت او گشتهاند، و از همین جاست که دلالتگری و تأویل هر مجموعه از الفاظ و کلمات قرآن مجید، از آن رو که صفت خداوند محسوب میشوند به هیچ وجه و به هیچ اندازه ممکن نیست با کلام بشر مشابهتی داشته باشند.